رکورد برگزاری عجیبترین انتخابات ریاست جمهوری در جهان بدون شک در اختیار ایالات متحده است؛ رکوردی که با فاصله زیاد نسبت به دیگر رقبا قرار دارد و فرآیند پیچیده، غیرخطی و - به عقیده بسیاری از کارشناسان علوم سیاسی - غیردموکراتیک آن، ساکن چهار ساله اتاق بیضی در کاخ سفید را مشخص میکند. حالا و در این دوره از رقابتهای انتخاباتی که حدود یک سال به طول میانجامد، اتفاقات عجیبتری در حال رخ دادن است. از یک سو، ظهور پدیدهای به نام «دونالد جان ترامپ»، تمامی پیشبینیها در حزب جمهوریخواه را بهم ریخت و از سوی دیگر، یک سوسیالیست یهودی به نام «برنارد سندرز» تمام رویاهای بانوی اول سابق واشنگتن را برای کسب راحت عنوان نخستین رئیسجمهور زن ایالات متحده آمریکا بر باد داد.
در این میان، یکی از پرکاربردترین و پرتکرارترین کلید واژههایی که از سوی نامزدهای انتخابات در جریان مناظرات و تبلیغات رسانهای استفاده میشود، «ایران» است؛ کشوری که اکنون و بر سر مساله هستهای در حال اجرای یک توافق دوجانبه با آمریکاست؛ توافقی که البته از سوی تهران با سرعت اجرا میشود ولی واشنگتن رغبتی به انجام تعهدات حداقلی خود در آن نیز ندارد.
اصلیترین قربانی «ایران» در انتخابات، سناتور جوان و پرشور فلوریدا یعنی «مارکو روبیو» بود که حمایت حداکثری نئوکانها و جناح اصلی حزب جمهوریخواه را در پشت خود میدید و اپوزیسیون ایرانی حاضر در آمریکا – افرادی نظیر مهدی خلجی و سازمانهایی نظیر مجاهدین خلق – نیز تمام قد در کنار او ایستاده بود ولی به طرز غیرقابل پیشبینی از رقبایش شکست خورد و در میانه راه انتخابات جبور به ترک زمین و انصراف از ادامه رقابتها شد. انگار سخنان تند و ضدایرانی روبیو که سرسختانه بر طبل برخورد سخت با ایران میکوبید، فقط همان ایرانیانی که در اندیشکدههای آمریکایی حقوقشان را به دلار میگیرند، به خود جلب کرده بود.
با این حال، مارکو روبیو تنها کسی نبود که تلاش کرد تا با استفاده از کارت ایران، شرایط را برای ورود خود به کاخ سفید فراهم کند. نگاهی به روند سخنرانیها و مباحث مطرح شده در کارزارهای تبلیغاتی مشخص میکند که تقریبا همه نامزدها تلاش میکنند تا موضع شفافی درباره ایران و تمام چیزهایی که به آن مربوط است – از برجام و آزمایشهای موشکی گرفته تا حمایت از جریان مقاومت و مساله سوریه – اتخاذ کنند و از این طریق، افکار عمومی را به سمت خود بکشانند.
با توجه به این موضوع و همچنین درنظر گرفتن این مساله که در حال حاضر تنها چهار نفر شانس انتخاب شدن به عنوان رئیس جمهور آینده ایالات متحده را دارا هستند (هیلاری کلینتون و برنی سندرز از حزب دموکرات و دونالد ترامپ و تد کروز از حزب جمهوریخواه که البته جان کیسیک هم در این حزب فعال است اما شانس چندانی ندارد)، بد نیست نگاهی داشته باشیم به مواضع مطرح شده از سوی این افراد درباره جمهوری اسلامی ایران و نحوه تعامل احتمالی واشنگتن با تهران در صورت انتخاب آنها به عنوان ساکن بعدی کاخ سفید.
کلینتون؛ محبوب اسرائیل
چند ماه پیش بود که شبکه سعودی «العربیه» گزارش داد «هیلاری کلینتون، یکی از نامزدها دموکرات انتخابات ریاست جمهوری 2016 آمریکا، ایران را عامل همه کشمکش ها در منطقه میداند. هیلاری کلینتون که بیشترین بخت را برای کسب نامزدی نهایی حزب دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا دارد، به شدت به ایران و دخالت های این کشور در امور دیگر کشورها حمله کرد. کلینتون ایران را به حمایت از گروه های شرور در خاورمیانه متهم کرد و آن را مسئول کشمکش ها در این منطقه دانست.کلینتون بر بی اعتمادی به ایران و عدم پایبندی این کشور به قطعنامه ها و توافقنامه های بین المللی تاکید کرد. کلینتون در تبلیغات انتخاباتی خود متعهد شده است در صورت پیروزی در انتخابات با قاطعیت با ایران برخورد کند. کلینتون می گوید توافق هسته ای انگیزه ها و رویکردهای واقعی ایران را نشان داد.کلینتون به تهران هشدار داد به همه گزینه ها از جمله گزینه نظامی در صورت نقض توافق هسته ای متوسل خواهد شد. کلینتون از دولت باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا خواست با تخلفات ایران هر چند کوچک به سرعت برخورد کند؛ زیرا خط مشی واشنگتن در شرایط کنونی برای مهار تهران در برابر هر نوع نقض توافق در آینده سرنوشت ساز خواهد بود.»
این گزارش را میتواند چکیده نقطه نظرات هیلاری کلینتون درباره ایران دانست. بانوی اول سابق کاخ سفید در دیگر سخنرانیهای خود نیز تاکید دارد که آمریکا باید بر سه موضوع تمرکز کند: اجرای دقیق مفاد توافق، بازداشتن ایران و گروههای مورد حمایتش از فعالیت و تقویت متحدان واشنگتن در منطقه. او همچنین توافق هستهای را «محکم» توصیف کرده و میگوید «نباید آن را رد کرد؛ زیرا این توافق تمام راههای دستیابی ایران به سلاح هستهای را مسدود خواهد کرد.» کلینتون در عین حال گفته است: «این توافق سرآغاز یک گشایش دیپلماتیک بزرگتر نیست. ما نباید انتظار داشته باشیم که این توافق به تغییر رفتار آنها منجر شود.»
از سوی دیگر، مطرحترین کاندیدای مرحله مقدماتی انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ در حزب دموکرات در سخنانی عصبی و توهینآمیز افزوده است که «این یک رژیم بیرحم و ستمگر است که دستانش به خون آمریکاییها و دیگر از جمله مردم خودش آلوده است. تجمعات سیاسی در ایران آکنده از شعار مرگ بر آمریکاست. رهبرانش از محو کردن اسرائیل از نقشه جهان صحبت می کنند.»
البته سخنان ضدایرانی کلینتون محدود به این اظهارات نیست. دشمنی وزیرخارجه پیشین آمریکا با مردم ایران زمانی آشکارتر میشود که وی در سخنرانی خود در «اندیشکده بروکینز» بر نقشش برای تحریم علیه مردم ایران صحه گذاشت. کلینتون توضیح داد که او و همکارانش در دولت آمریکا با سفر به کشورهای مختلف، بیش از یکصد کشور جهان را با تحریم سرسختانه ایران همراه کردند. هیلاری کلینتون همچنین در ادامه سخنانش به حمایت از اسرائیل پرداخت و گفت: «آنها عهد میکنند که اسرائیل را نابود کنند. ما هرگز نمیتوانیم این صحبت ها را جدی نگیریم. به خصوص که ایران موشکهای پیشرفته برای حزب الله لبنان میفرستد و (آیتالله) خامنهای استراتژی مشخصی برای نابود کردن اسرائیل ارائه میکند و درباره این صحبت میکند که چطور اسرائیل تا ۲۵ سال آینده وجود نخواهد داشت.»
کلینتون در یکی از مناظرات انتخاباتی هم گفت: «فکر نمیکنم هنوز بتوان به عادیسازی روابط فکر کرد. چون در مورد ایران هنوز کارهای زیادی مانده که باید به پایان برسانیم. آنها باید دست از ایجاد بیثباتی در خاورمیانه که به هرجومرج بیشتر انجامیده، بردارند. آنها باید از سوریه خارج شوند، باید از حمایت از حزبالله لبنان و حماس دست بکشند. باید از انتقال موشک به غزه که میتواند علیه اسرائیل استفاده شود، خودداری کنند. هنوز کارهای زیادی مانده قبل از آنکه بتوان در مورد عادیسازی روابط با ایران سخن گفت».
او همچنین شعار تکراری «جلوگیری از دستیابی ایران به بمب اتم» و «روی میز بودن گزینه نظامی» را مطرح کرد و گفت: «آمریکا هرگز به شما اجازه نخواهد داد که به بمب هستهای برسید. در مقام رئیس جمهوری هر اقدامی که لازم باشد برای محافظت از آمریکا و متحدانمان انجام خواهم داد و اگر ایران بخواهد که به سلاح هستهای دست پیدا کند من در توسل به گزینه نظامی تردیدی از خود نشان نخواهم داد.»
شاید همین سخنان ضدایرانی خانم کلینتون است که باعث شده لبخند رضایت بر لبان سران لابی صهیونیستی در آمریکا بنشیند و او را به عنوان مطلوبترین گزینه خود در انتخابات ریاست جمهوری آتی معرفی کنند.
سندرز؛ یکی به میخ و یکی به نعل
برنی سندرز را باید در کنار دونالد ترامپ از پدیدههای این دوره از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا دانست. یک یهودی چپگرا که در رسانهها از جنایات اسرائیل انتقاد میکند و در عین حال، نیروهای مقاومت اسلامی مانند حماس را تروریست میخواند. نگاه او به رابطه با ایران هم تا حدی جنجالساز شده است.
اوج اظهارات خاص سندرز درباره ایران، در ششمین مناظره انتخاباتی دو نامزد اولیه حزب دموکرات آمریکا بود که بار دیگر از عادیسازی مناسبات با تهران - شبیه احیای روابط آمریکا و کوبا - دفاع کرد. در این مناظره که در میلواکی انجام شد، سناتور برنی سندرز گفت «حرف زدن با دوستان آسان است. این حرف زدن با دشمنان است که کار سختی است. فکر میکنم باید هر دو را انجام داد». به گفته سندرز، «در طول زمان، هدف اصلی، پیدا کردن راه تعامل با دشمنان ایالات متحده است؛ نه فقط نادیده گرفتن آنها.» سندرز همچنین با انتقاد از سیاست آمریکا برای تغییر حکومتها، به کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سقوط دولت محمد مصدق اشاره کرد و گفت که این دخالت تبعات غیر منتظره ای برای جهان داشت.
با این حال، مراجعه به سایت رسمی او، حکایت از روی دیگر سکه دارد؛ مخصوصا آنجایی که نوشته است: «بگذارید واضح بگویم: اگر ایران به توافق پایبند نباشد، باید دوباره تحریمها را برقرار کنیم و تمامی گزینهها دوباره روی میز خواهند بود.علاوه بر این، توافق هستهای به این معنی نیست که ما به اقدامات تجاوزکارانهی ایران توجهی نمیکنیم. جهان باید در محکوم کردن آزمایشهای موشکی ایران و همچنین پشتیبانی مداومش از گروههای تروریستی مثل حزبالله متحد بایستد.»
شاید حالا و پس از خواندن این سطرها بهتر بتوان درباره مواضع «پیرمرد جذاب» صحبت کرد و ذوقزدگیها را که رسانههای ایرانی را به تسخیر خود درآورده، کنار گذاشت.
ترامپ؛ آقای تاجر
خیلیها تلاش میکنند تا به تبعیت از رسانههای آمریکایی، دونالد ترامپ را یک دلقک و دیوانه معرفی کنند اما واقعیت چیز دیگری است. شاید بهترین مستند برای رد این تحلیل، روایت کوتاه ولی بسیار جذاب و عمیق نشریه فرانسوی «لوموند» از کف خیابانهای پایتخت اقتصادی آمریکا باشد: «ساعت هشت و نیم شب است. جمعیت درحالی که یکی از آهنگهای رولینگ استون در حال پخش است، سالن را ترک میکند. کاتلین، زن اهل نیویورک که ده سالی است بازنشسته شده، روی صحنه رفته و میرقصد. او خود را محافظهکار و بیشتر نزدیک به تی پارتی میداند و میگوید: من دیگر از سیاستمدارهای امروزی خسته شدهام، از مصلحت سیاسی خسته شدهام. به همین علت هم به ترامپ رأی میدهم.»
حالا بهتر میتوان به مواضع او درباره ایران پرداخت. دونالد ترامپ در گفتگویی تلویزیونی با شبکه تلویزیونی NBC به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) اشاره کرد و آن را توافقنامه ای وحشتناک توصیف کرد و در پاسخ به این پرسش که چه توافقی می تواند وجود داشته باشد که به ایران پول ندهد، گفت: «من به صراحت به آنها (ایرانی ها) می گفتم که ما هرگز پول شما را به شما باز نخواهیم گرداند. ما هرگز یکصد و پنجاه میلیارد دلار را به شما باز نخواهیم گرداند. شما هرگز این پول را دریافت نخواهید کرد. دومین مطلب این است که قبل از شروع مذاکرات به آنها می گفتم که شما باید سه زندانی ما را که اکنون تعدادشان به چهار رسیده است به ما بازگردانید. زمانی که مذاکره شروع شده بود تعداد زندانیان ما در آنجا سه بود اما اکنون به چهارنفر رسیده است. من به آنها می گفتم که باید بدون هیچ پرسشی این افراد را به ما بازگردانید. من به آنها می گفتم که شاید شما به این افراد نیاز نداشته باشید اما این افراد از جنبه روانی برای ما خوب هستند و به ما کمک می کنند تا درکنار هم به توافقنامه بهتری دست یابیم که این برای شما هم خوب است.»
ترامپ در بخش دیگری از سخنانش اضافه کرد: «آنها می خواهند کشوری آنچنان ثروتمند و قدرتمند باشند که تسلیحات هسته ای داشته باشند و قصد دارند که کنترل بخش هایی از دنیا را در دست گیرند که شما باور هم نخواهید کرد. به نظر من این امر منجر به هولوکاست هسته ای خواهد شد.»
این نامزد جنجالی انتخابات آمریکا، رویکرد جالبی هم در برخورد با برجام دارد؛ آنجایی که میگوید: «من شنیده ام که افراد زیادی گفتند که توافقنامه را پاره خواهند کرد اما این کار بسیار دشوار است. من اهل معامله و قرار دادها هستم. من شاهد بعضی قرار دادهای بد بوده ام که در آن افراد سرشان در معامله کلاه رفته بود اما من تخصص خوبی در بررسی قراردادها دارم و می توانم در قرار دادها چیزهایی را پیدا کنم؛ حتی اگر توافقنامه بدی باشد. من به شدت مراقب این قرار داد خواهم بود تا هرچند که قرار دادی بد است اما آنها فرصتی در آن نداشته باشند.»
کروز؛ جرج بوش جدید
اگرچه حذف رودهنگام مارکو روبیو، تجربه تلخی برای جناح اصلی حزب جمهوریخواه بود اما حضور امیدوارکننده تد کروز همچنان آنها را زنده نگه داشته است؛ سناتوری که ضدایرانی بودن را از تک تک کلماتش میتواند متوجه شد. شاید اولین مواجهه رسمی او در سالهای اخیر با کشورمان، ماجرای ويزاي حميد ابوطالبي برای حضور در سازمان ملل و حضور او در تسخير لانه جاسوسي باشد.
کروز در آوریل ۲۰۱۴ طرحی را به سنا پیشنهاد کرد که بر اساس آن رئیس جمهور آمریکا میتواند از اعطای ویزا به سفیر هر کشور نزد سازمان ملل که در اقدامات جاسوسی یا تروریستی علیه آمریکا دست داشته یا منافع و امنیت ملی آمریکا یا متحدینش را تهدید کند خودداری کند. این طرح در پاسخ به انتخاب ایران برای معرفی حمید ابوطالبی به عنوان سفیر خود در سازمان ملل پیشنهاد شد. بنابراين حميد ابوطالبي كه از جمله عوامل درگیر در تسخير لانه جاسوسي آمریکا بود نتوانست به عنوان نماينده دائم ايران در سازمان ملل وارد آمريكا شود (جالبتر آنكه اين اقدام آمريكا در بحبوحه مذاكرات هستهاي ايران و كشورهاي 1+5 انجام شد). این طرح با امضای اوباما به قانون تبدیل شد و کروز از رییس جمهور و سایر سناتورها برای تصویب آسان آن كه قانون ۲۱۹۵ سنا نام گرفته بود، تشکر کرد.
در ادامه همين موضوع، تد كروز دست از ماجرا بر نداشت و در مقالهای که برای «پولتیکو» منتشر نمود، به عنوان یک مقام رسمی در هیئت حاکمه آمریکا با اشاره به عدم صدور ويزا براي حميد ابوطالبي درباره بهبود روابط ایران و آمریکا گفت كه اگر واقعاً کسی در ایران در پی آن است، مستلزم عذرخواهی ایران از تسخیر لانه جاسوسی است.
اما این پایان اقدامات ضدایرانی او نبود. اواخر اسفند ماه سال 93، 47 نفر از سناتورهاي آمريكا در نامهاي به سرگشاده خطاب به رهبران ايران هشدار داده بودند كه هرگونه توافقي در مسئله هستهاي با ايران فقط تا پايان دوره رياست جمهوري باراك اوباما اعتبار دارد. اين نامه كه توسط «تام كاتن»، يكي از تندروهاي كنگره آمريكاه ساماندهي شده بود از سوي تد كروز مورد تاييد و امضا قرار گرفت و اساسا او در کنار تام کاتن، یکی از تهیهکنندگان اصلی آن بود. در متن این نامه آمده بود: «جالب توجه است در حالی که بر مذاکرات شما با دولت خود نظارت داریم، میبینیم که شما به طور کامل از نظام قانون اساسی ما آگاهی ندارید... هرچیزی که مورد تأیید کنگره قرار نگیرد، تنها یک توافق اجرایی است و رئیسجمهور بعدی میتواند با یک حرکت قلم آن را ابطال کند و کنگره آینده میتواند در هر برهه از زمان مفاد توافق را اصلاح کند.»
این سناتور جمهوریخواه ایالت تگزاس همچنین با همکاری پنج نفر دیگر از سناتورها نامهای را به جان کری، وزیر خارجه آمریکا فرستادند و در آن در خصوص تعویق گزارش وزارت خارجه آمریکا درباره حقوق بشر ایران اعتراض کردند. آنها خطاب به کری نوشتند: «کشورهایی که روزانه حقوق شهروندان خود را بهعنوان شیوهای برای احیای خود زیرپا میگذارند، فاقد مشروعیت هستند و تهدیدات امنیتی برای همسایگان خود به همراه دارند. بر این اساس، مسئله جاهطلبی هستهای و سابقه حقوق بشر این کشور به طور جداییناپذیری در یکدیگر گره خورده است.»
در ادامه نیز، تد کروز به همراه سه نفر دیگر از سناتورهای آمریکا در نامهای دیگر به «اشتون کارتر»، وزیر دفاع کشورشان از وی خواستند گزارش تأخیرشده پنتاگون درباره قدرت نظامی ایران را منتشر کنند. در نامه این چهار سناتور به کارتر آمده است: «معقول نیست انتظار داشته باشیم کنگره بتواند تبعات توافق هستهای با ایران را بدون دسترسی به اطلاعات موجود در این گزارش ارزیابی کند.»
تد کروز چندی پیش نیز در جمع گروهی از حامیان رژیمصهیونیستی گفت: «اطمینان دارد که اسرائیل در صورت لزوم برای مقابله با ایران وارد عمل شده و ممکن است تا چند ماه آینده دست به اقدام نظامی یکجانبه بزند و با این جمله نشان داد که حامی سیاست نظامیگری علیه ایران است و در صورت رسیدن به مقام ریاست جمهوری آمریکا راه مقامات قبلی در دم زدن از گزینههای روی میز را ادامه خواهد داد.»
آقای سناتور همچنین در واکنش به سخنرانی سالیانه اوباما در کنگره گفت: «به نظر من، خطرناکترین بخش از سخنرانی اوباما، تهدید وی به وتو کردن تحریمهای جدید علیه ایران در زمان مذاکرات هستهای است. ما در حال تکرار اشتباهات گذشتهمان هستیم. اشتباهاتی که کلینتون در برابر کره شمالی مرتکب شد. در مورد کره شمالی، ما در برابر وعدههای مبهم، تحریمها را کاهش دادیم و کره شمالی از میلیاردها دلاری که از رفع تحریمها به دست آورد توانست به سلاح هستهای دست پیدا کند. در صورت دستیابی ایران به سلاح هستهای، از تلآویو تا نیویورک و لسآنجلس در معرض خطر تهاجم هستهای ایران قرار خواهند داشت که به کشتار صدها هزار بیگناه خواهد انجامید.»
اما شاید جالبترین اظهارنظر این سناتور آمریکایی را باید آنجایی دانست که گفت «خطر کره شمالی برای آمریکا بسیار کمتر از خطر ایران است.»
راه واشنگتن از ایران میگذرد
مرور مواضع و سخنان تبلیغاتی نامزدهای اصلی انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده در ماههای اخیر این مدعا را به اثبات میرساند که نقش ایران و روشی که کاخ سفید در آینده برای برخورد با کشورمان در حوزه سیاست خارجی اتخاذ میکند، یکی از موضوعات مهم و قابل توجه در میان افکار عمومی آمریکا است؛ تا جایی که هر کدام از این افراد تلاش میکنند تا مواضع ناب و جدیدی درباره برخورد با تهران اتخاذ کنند و در این زمینه از رقبای خود پیشی بگیرند.
شاید همین مساله سبب شده تا برخی از کارشناسان در تحلیلهایی که در رسانههای بینالمللی منتشر میکنند، نقش ایران در انتخاب ساکن بعدی کاخ سفید را تعیین کننده ارزیابی میکنند و حتی با اغراق، ایران را بازیگر اصلی در این صحنه میدانند.
در هر صورت باید تا هشتم نوامبر (هجدهم آبان) صبر کرد و منتشر بود تا مشخص شود چه کسی سکان هدایت اتاق بیضی را در دست میگیرد اما چیزی که از هم اکنون مشخص است، افزایش فشارها بر ایران مبتنی بر توافق هستهای خواهد بود و این مساله ارتباطی به شخصی که وارد کاخ سفید میشود، ندارد. به قول ترامپ، امکان لغو برجام از سوی آمریکا وجود ندارد و هزینههای سنگینی برای این کشور دارد اما دولت ایالات متحده میتواند آن را به نحوی اجرا کند که ایران از کوچکترین دستاورد و رفع حداقلی تحریمها نیز محروم شود.
:: موضوعات مرتبط:
اخبار و سیاست ,
,
:: برچسبها:
نامزد ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0