شرکت هواپیمایی ایران ایرتور در زمانی نه چندان دور و در گرماگرم تحریم های ظالمانه غرب به عنوان مکملی برای شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران (هما) با ناوگان شرقی خود, حدود 70 درصد پروازهای داخلی این شرکت را انجام داده و هیچگاه اجازه نداد تا تحریم های ظالمانه دولت های غربی به سرکردگی امریکا, بتواند خللی محسوس در صنعت هوانوردی و ضریب جابجایی مسافر ایجاد کند.

این موفقیت، پس از عنایت های حضرت حق باریتعالی،جز در سایه ی تلاش های متعهدانه و مجدانه پرسنل متخصص ستادی, عملیاتی و تعمیراتی این شرکت حاصل نشد که با همدلی ، اتحاد و اتفاق نظر همه تلاش و مجاهدت خود را به کار بستند تا ایران آن روز سربلند و محکم و با تکیه برنیروهای خدوم و متعهد خود سر در برابر باج خواهی های امریکا و متعهدانش فرود نیاورد و با افتخار دوران تحریم پس از جنگ در صنعت هوانوردی را پشت سر بگذارد.  

این شرکت بر اساس اصل 44 قانون اساسی, مبنی بر واگذاری شرکت ها و بنگاه های دولتی به بخش خصوصی در سال 1389 به شرکت هسا‌یار (هواپیماسازی ایران), و در واقع به بخش" خصولتی" واگذار شد. رخدادی که به واسطه ی عدم مطالعه و کار کارشناسی و نیز نظارت صحیح از سوی هیئت های واگذاری سازمان خصوصی سازی به وفور در میان شرکت های واگذار شده یافت می شود.  

شرکت هسا‌یار در ابتدای خرید, بدون داشتن هیچ گونه تجربه ,تخصص و برنامه مدونی در خصوص توسعه و تجهیز شرکتهای هواپیمایی, اقدام به فروش ساختمان مرکزی شرکت ایران ایرتور (واقع در خیابان مطهری) به موسسه ی مالی و اعتباری کوثر نموده و دفتر مرکزی این شرکت را به حوالی میدان فلسطین منتقل نمود و در اسفندماه سال 1392 اقدام به تعدیل تعدادی ازنیروهای قراردادی ایران ایرتور نمود که البته شرح آن در جراید و وب سایت های در آن مقطع زمانی خبرساز شد و این اولین ضربه ی جدی به بدنه و ترکیب نیروی انسانی کارآمد و متخصص شرکت بود.

کنایه آمیز اینکه ساختمان مرکزی جدید ایران ایرتور در واقع متعلق به شرکت واگن سازی پارس بود, که آن هم در راستای اصل 44 به شرکت "هسا‌یار" واگذار شده بود و این شرکت به دلیل عدم اشراف به صنعت ریلی , خواستگاه ها, نیازهای بازار در این صنعت و عدم تجربه و توان مدیریت, شرکت فوق را به ورطه ی ورشکستگی کشانده و سپس با بازخریدی و ترخیص و تعدیل پرسنل آن, ساختمان آن را به عنوان دفتر مرکزی در اختیار  شرکت ایرتور قرار داد.

شرکت هواپیمایی ایران ایرتور به مدت حدودا 4 سال در اختیار " هسا‌یار " قرار داشت و در این مدت 3 مدیر عامل منصوب هسا یار را تجربه نمود, لیکن بنابر دلایل عدیده, هیچ یک نتوانستند سکان کشتی توفان زده ی این شرکت,که خود در روزگاری نه چندان دور سهم بزرگی در ضریب جابجایی مسافر به خود اختصاص داده و دارای بزرگترین ناوگان هواپیماهای شرقی در کشور بود, را به ساحل نجات برسانند و یا اینکه اصولا خریدار (هسا یار) عزمی برانجام آن نداشت.

کوتاه سخن اینکه, این شرکت مجددا در سال 1394 به علت عدم توانایی در پرداخت تعهدات مالی (بدهی) خود به  سازمان خصوصی سازی, پس گرفته شده و مجددا به خریداری جدید فروخته شد. با کمال تاسف خریدار جدید نیز تجربه و تخصص لازم در این صنعت نداشته و طبعا بکار گیری افراد غیر متخصص موجب دل سردی پرسنل متخصص این شرکت شد. این بی برنامگی و عدم تخصص از طرفی منجر به تغییر مداوم و مستمر مدیران ارشد منصوب کارفرما شد؛ به عنوان نمونه در ظرف کمتر از دوسال این شرکت 3 مدیرعامل،2 معاون عملیات،3 معاون بازرگانی و 6 مدیر مالی به خود دیده است که عمر کاری برخی از آنها بیش از چند ماه نبوده است و از طرفی انگیزه ی ادامه ی همکاری کارکنان متخصص و متعهد را از آنان گرفت؛ به عنوان مثال در این مدت (کمتر از 2 سال) بیش از30 استاد خلبان؛خلبان و کمک خلبان زبده و با تجربه که دارای ساعت پروازی 3000 تا 10000 ساعت بوده اند و هزینه های گزافی صرف تعلیمات و آموزش ایشان شده است از شرکت جدا و بلافاصله جذب سایر شرکت های هوانوردی شدند.

این حبوط تا بدانجا پیش رفته است که یکی از مسئولان سازمان هواپیمایی کشوری طی نا مه ای به شماره 31801 مورخ 19/6/96 خطاب به رئیس این سازمان, جناب آقای مهندس عابدزاده اعلام میدارد "اساس سیستم مدیریت ایمنی مبتنی بر رویکرد پیشگیرانه بنا شده است و یکی از رسالت های خطیر این سازمان الزام به انجام ابتکار توسط بهره برداران هوایی است". وی به نقل از گزارش مدیر کل عملیات پرواز آژانس ایمنی هواپیمایی اروپا آقای کلودیو ترویزان (Claudio Trevisan) اعلام میدارد شرکت هواپیمایی ایران ایرتور که به خارج از کشور پرواز دارد و مورد بازرسی ایمنی سافا  (Safety Assessment of Foreign Aircraft) قرار گرفته است, سومین شرکت هواپیمایی ناامن در میان 744 شرکت مورد بازرسی قرار گرفته قراردارد!

البته نام 8 شرکت هواپیمایی ایرانی دیگر نیز در این گزارش قید شده است, لیکن با توجه به اینکه این مقاله صرفا در صدد بررسی رخداد های صورت گرفته در شرکت هواپیمایی ایران ایرتور در فرآیند خصوصی سازی است, از پرداختن به دیگر موارد صرف نظر می نماید. با توجه به اینکه در صنعت هوانوردی, ایمنی شاخصه ی اول در عملیات پروازی است, انتظار میرفت ریاست محترم سازمان هواپیمایی کشوری و دیگر مقامات مسئول در این سازمان در اقدامی کارشناسی, عاجلانه به این مهم میپرداختند, لیکن با کمال تاسف تا امروز که این گزارش به نظر و روئت خوانندگان عزیز می رسد, هیچگونه اتفاقی در خصوص برخورد پیشگیرانه با موضوع فوق صورت نگرفته است.

بر اساس بند 1 تا 5 و تبصره های ذیل  ماده 16 فصل اول از اصل 44 قانون اساسی مبنی بر واگذاری و خصوصی سازی شرکت ها و بنگاه های دولتی به بخش خصوصی, هیئت های واگذاری سازمان خصوصی سازی "مکلف" هستند به منظور حمایت از نیروی انسانی ،حفظ سطح اشتغال و استمرار تولید در بنگاه های مشمول واگذاری، کلیه کارکنان هر شرکت را پیش از واگذاري،دربرابربیکاري بیمه نمایند و همچنین بر اساس مواد فوق الاشاره  می بایستی نسبت به بازنشستگی پیش از موعد (براساس مواد 9 و10 قانون بازسازي و نوسازي صنایع مصوب 26/10/1385) بازخرید بر اساس توافق, آموزش وبه کارگیري نیروي مازاد در واحدهاي دیگر (راساً و یا به کمک خریداران بنگاهها) با استفاده از مشوقهاي مالی وغیرمالی اقدام نمایند.

با عنایت به نص صریح اصل 44 در حمایت از نیروی انسانی بنگاه های دولتی که به بخش خصوصی واگذار می شوند, متاسفانه سازمان خصوصی سازی و هیئت واگذاری بدون انجام تکالیف و تشریفات اقدام به واگذاری این شرکت نموده و نتیجه ی حاصله چیزی جز به خطر افتادن آینده ی شغلی و بازنشستگی کارکنان, یاس و ناامیدی و استیصال کارکنان خدوم و زحمتکش این شرکت نبوده است؛ کارکنانی که همگی در دهه پنجم زندگی خود بوده و با بیش از دو دهه تلاش و کوشش در صنعت هوانوردی, و با توجه به فشارها و کارشکنی های خریداران جدید جهت تعدیل نیروهای قدیمی و "جذب نیروی کار ارزانتر" (نقل به مضمون درج شده درکانال هوانوردی CAN NEWS) آینده ای مبهم پیش روی خود می بینند.

نکته ی آخر و سوال اساسی این است که اگر شرکت هواپیمایی ایران ایر تور به دلیل عدم رعایت  مقررات و اصول ایمنی فاقد استانداردهای پروازی است چرا تاکنون اقدام قاطعی در این خصوص صورت نگرفته است؟

اگر چنانچه خدای ناکرده حادثه‌ای برای پروازهای این شرکت رخ دهد چه کسی پاسخگو خواهد بود؟

آیا مسولان سازمان هواپیمایی کشوری می توانند با نشان دادن چند مکاتبه هشدار آمیز درباره نا ایمن بودن هواپیماهای این شرکت و ادعای بی توجهی مسولان این خط هوایی به افکار عمومی پاسخی قانع کننده ارایه کنند؟