از فتنه 88 تا خبرگان 94

روزهای انتخابات 88 و فتنه‌ی پس از آن را به خاطر بیاوریم. اردوگاه «زر و زور و تزویر» با حمایت آمریکا و انگلیس و... هر آنچه که در چَنته داشت به میدان آورد و بعد از آنکه نتوانست به مقاصد ضدعدالت‌خواهانه‌ی خود دست یابد دست به آشوب و اغتشاش زد و به تعبیر رهبر انقلاب کشور را تا «لبه‌ی پرتگاه» برد.

تجربه‌ی ناکام اردوگاه فتنه آنان را به تأمل و «تغییر استراتژی» سوق داده است. حالا که مُدل درگیری آشکار با نظام اسلامی و ولایت فقیه جواب نداد با نوعی طراحی پیچیده سعی کردند با شانتاژ تبلیغاتی و موج‌سازی در افکار عمومی از مطالبات اقتصادی توده‌های مردم سوء‌استفاده کرده و «ماهی مقصود» را صید کنند. آنان که در سال 88 از طرفداران‌شان خواسته بودند در صورت رأی نیاوردن کاندیدای مدنظر «به خیابان بریزند» امروز تغییر استراتژی داده و مُزورانه و پیچیده به میدان آمده‌اند تا «ساختارها و مجاری قدرت» جمهوری اسلامی را در اختیار بگیرند.

 

«اکبر هاشمی رفسنجانی» همچون سال 88 در رأس طراحی‌های اردوگاه غرب‌گرایان قرار داد. همه‌ی امید دشمن بیرونی و درونی به موفقیت جریان اشرافیتِ غرب‌گرا و ناکامی جریان انقلابی با محوریت چهره‌هایی چون: آیات عظام «محمد یزدی»، «احمد جنتی» و «محدتقی مصباح یزدی» است. در چنین شرایطِ حساسی با چند لیست انتخاباتی پیشنهاد شده به مردم در حوزه‌ی انتخاباتی «استان تهران» روبرو هستیم.

در «راهبرد تبلیغاتی و انتخاباتی هاشمی رفسنجانی» بر روی چهره‌های مشترک لیست هاشمی و لیست جامعه‌ی مدرسین حساب ویژه‌ای باز شده است. در واقع جریان هاشمی قصد دارد با سوء‌استفاده از سابقه‌ و وجهه‌ی خوب جامعه‌ی مدرسین و اعتمادِ نسبی مردم به این نهاد افراد متمایل به خود را وارد خبرگان کرده و افرادی چون: یزدی، مصباح و جنتی را حذف کند. برای درک برنامه‌ی بلندمدت هاشمی در حذف جریان انقلابی از مجلس خبرگان توجه به سخنان وی مهم و راهگشاست. هاشمی در مصاحبه‌ی خود با روزنامه‌ی شرق چنین می‌گوید: 

«آن لحظه‌ی حساس، مهم است. برای آن لحظه حساس حتماً لازم نیست رئیس باشم، کافی است عضو خبرگان باشم. انسان در خبرگان می‌تواند صحبت کند و نظرش را بدهد و اگر بخواهم، تأثیرگذار هم خواهم بود.»

اگر هاشمی رفسنجانی بتواند طیفی از نیروهای متمایل و همفکر با خود چون: حسن روحانی، محمود علوی، دری نجف‌آبادی، ری شهری و امینی و... را وارد خبرگان کند در «لحظات حساس» به کمک او آمده و تأثیری جدی بر «آینده‌ی انقلاب اسلامی» می‌گذارند. این پازل و طراحی پیچیده‌ی هاشمی با حذف انقلابیونی چون: یزدی، جنتی و مصباح و... کامل‌تر می‌شود.

 

امروز وظیفه‌ی نیروهای متدین و انقلابی و همه‌ی دوستداران انقلاب اسلامی بسیار حساس و تعیین کننده است. در ادامه به چند «اقدامِ اساسی و تأثیرگذار» که می‌تواند طراحی هاشمی رفسنجانی و یارانش را ناکام گذاشته و جریان انقلاب را تقویت کند اشاره می‌کنیم:

 

هاشمی رفسنجانی در انتخابات خبرگان 94 فقط یک فرد نیست بلکه یک «جریان» است. جریانی چند لایه که افرادی چون: روحانی، علوی، امینی، دری نجف‌آبادی، ری‌شهری و برخی دیگر ذیل آن تعریف می‌شوند. در درجه‌ی اول باید با «بصیرت‌افزایی» این افراد را شناخته و علاوه بر رأی ندادن به آنها، دیگران را نیز به رأی ندادن به آنها تشویق کنیم. این استراتژی «رأی سلبی» نام داشته و هدف از آن جلوگیری از ورود غرب‌گرایان و یاران هاشمی به خبرگان یا حداقل کاهش آراء آنان است.

 

در گام بعدی و در تکمیل راهبرد رأی سلبی باید چهره‌های انقلابی را بشناسیم و بشناسانیم. تا آنجا که می‌شود و می‌توانیم در بین دوستان، مجامع فرهنگی و تشکیلاتی، جمع‌های خانوادگی، هیئت‌ها، گروه‌های فضای مجازی و... این افراد را معرفی و تبلیغ کنیم. باید کاملا توجه داشته باشیم که محوریت این تبلیغ باید بر روی 3 گانه‌ی یزدی، جنتی و مصباح قرار داشته و در رتبه‌ی بعدی افرادی چون: مدرسی، باقری کنی، اعرافی، مومن، موحدی کرمانی و... قرار دارند.

در تکمیل این لیست باید از رأی دادن به چهره‌های لیست هاشمی خودداری کرد. توجه به این نکته مهم است که آقایان موحدی کرمانی و تسخیری از «لیست هاشمی» ابراز برائت کرده‌اند ولی برخی دیگر علی‌رغم برخی انتقادات به هاشمی از «لیست» اعلام برائت نکرده‌اند. باید توجه داشت که حضرت آیت الله خامنه‌ای در بیانات انتخاباتی این دوره از «لیستِ با مقاصد فاسد» صحبت کرده‌‌اند. بنابر این برای رأی دادن، توجه به برخی سوابق علمی و سیاسی و یا صلاحیت فردی و اخلاقی افراد به تنهایی کافی نبوده و جهت‌گیری فکری و سیاسی افراد مهم‌تر است. اگر افرادی سالم ولی متمایلِ به خطِ هاشمی یا تحت‌تاثیر او به خبرگان راه یابند در «لحظه‌ی حساس» در پازل هاشمی نقش‌آفرینی خواهند کرد.

 

مومنین انقلابی در هیچ شرایطی ایمان خود را از دست نداده و «ناامید» نمی‌شوند. هرگونه یأس و انفعال در چنین شرایطی نابودکننده و به نفع اردوگاه اشرافیتِ غرب‌گرا خواهد بود. الان که می‌توانیم باید «کار و تلاش» جدی کنیم. اگر در چند روز آینده دو اقدامِ مهم و اثرگذاری که در بالا اشاره شد را به صورت «جهادی» در دستور کار قرار دهیم می‌توانیم به نتایج خوبی برسیم. حزب الله در سال 88 نشان داد که ظرفیت و قدرت بالایی در روشنگری توده‌های مردم و ناکام گذاشتن توطئه‌ی استکبار، نفاق و غرب‌‌گرایان دارد. عرصه‌های گوناگون فعالیت پیش‌روی ماست. باید خلاقیت و ایده‌ورزی به خرج داد. از امکانات و ارتباطات کم و زیاد خود استفاده کنیم. سهل‌انگاری نکنیم و از هیچ ظرفیتی «حتی توجیه یک نفر» تأکید میکنیم «حتی یک نفر» هم غافل نشویم که رقابت بسیار حساس و تعیین‌کننده است. یادمان باشد:

«ما زنده به آنیم که آرام نگیریم  

موجیم که آسودگی ما عدم ماست»

 

برادران و خواهران اکنون که می‌توانیم کاری کنیم که فردا در پیشگاه امام (ره)، شهدا و رهبری شرمنده نباشیم. در این میان نقش جوانان مهم‌تر از دیگران است. امام خامنه‌ای درباره‌ي وقایع سال 88 فرمودند:

«فتنه‌ی سال 88 را جوانهای ما خواباندند. بیش از عوامل گوناگون دیگر، جوانهای ما، همین شما دانش‌آموزها، همین شما دانشجوها نقش داشتید؛ والّا فتنه، فتنه‌ی بزرگی بود. 12/08/1389»

و اکنون ما نیز خطاب به مقتدایمان عرضه می‌داریم:

«ما همان نسل جوانیم که ثابت کردیم

 در ره عشق جگر دارتر از  صد مردیم

هر زمان شور خمینی به سر افتد ما را

 دور سید علی خامنه ای می گردیم»