براساس برنامه دولت، تابستان آینده یارانه 12 میلیون نفر دیگر قطع خواهد شد

مهرداد بذرپاش تصریح کرد چند سال است دولت حق مردم از محل آزادسازی قیمت‌ها را نمی‌دهد. در حقیقت نه پول آن را به مردم می‌دهد و نه در قالب سیاست‌های حمایتی، این بدهی به مردم را جبران می‌کند، این پول خوردن ندارد.

روایت بذرپاش از جدیدترین برنامه معیشتی دولت!

براساس برنامه دولت، تابستان آینده یارانه 12 میلیون نفر دیگر قطع خواهد شد/ حذف یارانه‌ها غیر قانونی است / براساس قانون حق مردم بیشتر از 45 هزار تومان است؛ دولت سهم مردم را نمی دهد

مهرداد بذرپاش تصریح کرد چند سال است دولت حق مردم از محل آزادسازی قیمت‌ها را نمی‌دهد. در حقیقت نه پول آن را به مردم می‌دهد و نه در قالب سیاست‌های حمایتی، این بدهی به مردم را جبران می‌کند، این پول خوردن ندارد.

مهرداد بذرپاش، نماینده مردم تهران و عضو هیات‌رئیسه مجلس شورای اسلامی و کاندیدای مجلس دهم شورای اسلامی؛ اخیرا در اظهاراتی به موضوع اقدامات غیرقانونی دولت در حوزه هدفمندی یارانه‌ها اشاره کرد. به عقیده بذرپاش دولت روحانی سهم مردم را از درآمدهای حاصل از آزادسازی قیمت‌ها را به آنها پرداخت نمی کند و براساس برنامه دولت، تا خردادماه سال آینده یارانه 12 میلیون نفر دیگر قطع خواهد شد.

به گزارش رجانیوز؛ این موضوع بهانه ای شد تا روزنامه "وطن امروز" گفتگوی با وی برای مشخص شدن بیشتر دیدگاه های اقتصادی این نامزد انتخابات مجلس دهم داشته باشد. در ادامه شرح این گفتگو از نظر می گذرد.


  آقای بذرپاش! طی روزهای گذشته شما مطالب قابل تاملی درباره موضوع یارانه‌ها و رفتار دولت در قبال آن مطرح کردید. شما معتقدید دولت سیاست حذف یارانه‌ها را دنبال می‌کند. می‌شود درباره این موضوع بیشتر توضیح بدهید؟

بسم‌الله الرحمن الرحیم. این برنامه دولت است که سال آینده با جدیت دنبال می‌شود. دولت می‌خواهد تا قبل از تابستان آینده یارانه 12 میلیون نفر دیگر را قطع کند.  در حال حاضر فرآیند حذف یارانه نقدی مالکان واحد مسکونی آغاز شده و این یعنی بسیاری از یارانه‌بگیران مشمول قطع یارانه نقدی خواهند شد. عملکرد 30 ماهه دولت یازدهم درباره یارانه نقدی نشان می‌دهد دولتی‌ها اصرار عجیبی به پنهان کردن اطلاعات یارانه‌ای دارند و اصلا قصد ندارند در این باره با مردم صادقانه رفتار کنند. اطلاعات موجود نشان می‌دهد فرآیند حذف یارانه خانوارهایی که صاحب تنها یک واحد مسکونی در تهران هستند آغاز شده است. در واقع خانوارهای بسیاری مشمول حذف قرار گرفته‌اند. افراد زیادی به من مراجعه کرده‌اند یا با مجلس تماس گرفته‌اند و گفته‌اند تنها یک واحد مسکونی با متراژ پایین دارند اما دولت به همین خاطر یارانه نقدی آنها را قطع کرده است. نمی‌دانم دولت با چه معیاری تشخیص داده آنهایی که یک واحد مسکونی با متراژ پایین دارند پردرآمد محسوب می‌شوند بنابراین طبق تعریف من‌درآوردی دولت، حدود 70 درصد خانوارهای ایرانی، پردرآمد محسوب می‌شوند چون حداقل مالک یک واحد مسکونی هستند! سازمان هدفمندی یارانه‌ها رسما روی سامانه به برخی معترضان اعلام کرده چون مالک یک دستگاه آپارتمان مسکونی هستند مشمول حذف قرار گرفته‌اند.

  شما درباره حذف یارانه 12 میلیون نفر دیگر گفتید. می‌شود بیشتر توضیح دهید؟

بله! طبق اطلاعات دریافتی از سازمان هدفمندی، قرار است تا پایان اسفند یارانه نقدی 6 میلیون نفر قطع شود و 6 میلیون نفر نیز در ماه‌های نخست سال آینده حذف می‌شوند و در ادامه سال آینده اکثر خانوارها از فهرست یارانه حذف خواهند شد.

  ملاک و معیار این حذفیات جدید چیست؟

مشخص نیست. کسی نمی‌داند! دولت این موضوع را مشخص نکرده است. اعلام نکردن شفاف و رسمی ملاک‌ها و شاخص‌های حذف افراد از یارانه نقدی ابهام‌های زیادی را به وجود آورده و چیزی که قطعی است این است که دولتی‌ها به صورت غیرقانونی هر تعدادی از خانوارها  که مدنظر دارند را به توصیه رئیس‌جمهور «بی‌سروصدا» حذف کرده و می‌کنند.

  یعنی حتی برای حذف یارانه هم برنامه قانونی مشخصی ندارند و هدف فقط حذف است؟ این تخلف نیست؟

بله! تخلف است. این اقدامات دولت در زمینه حذف یارانه نقدی تخلفات پنهان و آشکار فراوانی دارد. مثلا نداشتن آیین‌نامه اجرایی برای شناسایی «ثروتمندان یارانه‌بگیر»، اعلام نکردن ملاک‌های یارانه‌ای و حذف و اجرای اشتباه فرآیند حذف از جمله تخلفات دولت در زمینه یارانه نقدی محسوب می‌شود.

  آقای بذرپاش! می‌توانید مقداری صریح‌تر و براساس مفاد قانونی درباره این موضوع صحبت کنید؟

ببینید! براساس بند «ح» تبصره «20» قانون بودجه 1394، دولت موظف شده در سال جاری یارانه خانوارهای پردرآمد را قطع کند. تاکید می‌کنم فقط خانوارهای پردرآمد و نه پایین‌تر از آن. در این بند تصریح شده خانوارهای پردرآمد به تشخیص «دولت» و براساس شرایط اقلیمی، بعد خانوار و محل سکونت و میزان درآمد تعیین می‌شود. همچنین طبق بند «ط» تبصره «20»، آیین‌نامه اجرایی این تبصره باید ظرف مدت 3 ‌ماه توسط سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور با همکاری وزارتخانه‌های امور اقتصادی و دارایی،‌ نفت، نیرو، صنعت، معدن و تجارت، راه‌وشهرسازی، ورزش و جوانان، تعاون، کار و رفاه اجتماعی و کشور تهیه شده و «به تصویب هیأت وزیران» برسد اما عملا هیچ آیین‌نامه‌ای وجود ندارد و اگر وجود دارد پنهان است. دهم خردادماه امسال، دولت آیین‌نامه اجرایی تبصره 20 قانون بودجه را به تصویب رساند. در مصوبه دولت آمده است: وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی مکلف است براساس همه اطلاعات موجود، نسبت به بررسی واجد شرایط بودن خانوارها برای دریافت یارانه اقدام و افراد غیرمشمول را تعیین و به صورت رسمی به سازمان هدفمندی یارانه‌ها اعلام کند. دستورالعمل این بند توسط وزارت یادشده تهیه می‌شود. سازمان مکلف است پس از دریافت اطلاعات از وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، یارانه خانوارهای غیرمشمول دریافت یارانه را قطع کند. متعاقبا وزارت رفاه نیز کار شناسایی افراد پردرآمد و حذف یارانه آنها را آغاز کرد و این موضوع به طور رسمی از سوی سخنگوی دولت نیز اعلام شد. بر همین مبنا آنطور که اعلام شده، تا پایان مردادماه یارانه حدود 2 میلیون نفر از مردم حذف شد. تا آذر ماه نیز این آمار طبق اعلام دولت به 3 میلیون نفر رسید. هرچند آمارهای واقعی بیش از ارقام اعلامی است.

  خب! مجلس درباره این موضوع چه اقدامی کرد؟ قاعدتا وقتی دولت در این موضوع خلاف قانون عمل کرده باشد مجلس باید از جایگاه نظارتی وارد شود.

مجلس به موضوع ورود کرد. رئیس مجلس 25 مرداد نظر هیات بررسی و تطبیق مصوبات دولت با قوانین را به رئیس‌جمهور ابلاغ کرد که طی آن اقدام وزارت رفاه برای حذف خلاف قانون بیان شده بود. مجلس در آن نامه تصریح کرد: طبق بند «ح» تبصره «20» قانون بودجه 1394 کل کشور «دولت موظف است یارانه خانوارهای پردرآمد را قطع کند. خانوارهای پردرآمد به تشخیص دولت و براساس شرایط اقلیمی بعد خانوار و محل سکونت و میزان درآمد تعیین می‌شوند.بنابراین بند «الف» ماده «4» مصوبه دولت که تهیه دستورالعمل تعیین خانوارهای غیرمشمول دریافت یارانه را به جای هیات دولت برعهده وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی قرار داده از حیث اقدام دولت به تغییر مرجع تشخیص مغایر قانون است».

  آیا دولت ترتیب اثر داد و ایراد شما را اعمال کرد؟

خیر! مطابق قانون، دولت موظف است پس از دریافت نظر هیات بررسی و تطبیق مصوبات دولت با قوانین، نسبت به اصلاح موارد خلاف قانون مصوبات مورد نظر اقدام کند. با این حال، دولت بعد از 6 ماه همچنان این مصوبه را اصلاح نکرده و وزارت رفاه هنوز هم مسؤول شناسایی و حذف یارانه افراد پردرآمد است. بنابراین مطابق نظر هیات بررسی و تطبیق مصوبات، اقدام وزارت رفاه در حذف یارانه افراد طی یک فرآیند غیرقانونی صورت گرفته و این افراد قانونا می‌توانند خواستار بازگشت یارانه خود شوند.

  شما می‌گویید حذف یارانه‌ها بی‌مبنا و غیر قانونی بوده است و مردم می‌توانند اعاده کنند؟

بله غیر قانونی است.

  خب! اگر دولت نظر مجلس را اعمال و موضوع را اصلاح کند چه؟

در صورتی که دولت اقدام به اصلاح مصوبه خود کند، از آنجا که طبق تصریح حکم قانون بودجه، هیچ راهی برای واگذاری مسؤولیت دولت در شناسایی اقشار پردرآمد به وزارت رفاه وجود ندارد، مشخص نیست وضعیت یارانه افرادی که طی چند ماه اخیر حذف شده است، چه خواهد شد. همچنین مشخص نیست آیین‌نامه شناسایی افراد که در آن ملاک‌های حذف باید مشخص می‌شد الان در چه مرحله‌ای قرار دارد. رفتار چندگانه مسؤولان دولتی باعث شده ابهام‌های یارانه نقدی افزایش یابد و خیلی‌ها سرگردان شوند اما مسؤولان بر این پنهانکاری‌ها اصرار دارند، چراکه معتقدند با پنهانکاری استرس مردم کمتر می‌شود!

  حالا با این سیاست‌ها استرس مردم کم می‌شود؟

خیر! اتفاقا این سیاست‌ها باعث التهاب در جامعه می‌شود. برخی مسؤولان کابینه یازدهم، یارانه نقدی را مصیبت عظما، دردآور و عذاب‌آور می‌دانند! دولتی‌ها از یک طرف برای حذف افراد بیشتر از لیست یارانه نقدی تلاش می‌کنند و از طرف دیگر با ارائه آمارهایی از میزان پرداخت یارانه نقدی، بر سر مردم منت می‌گذارند. آنها نمی‌دانند همین رفتارهای چندگانه و عدم شفافیت، سرگردانی و استرس مردم را بیشتر می‌کند. هدفمندی یارانه‌ها با آزادسازی نرخ‌ها و پرداخت یارانه نقدی همراه بود اما در دولت یازدهم چندین بار بر نرخ حامل‌های انرژی افزوده شده و هیچ‌‌گاه بر مبلغ یارانه نقدی اضافه نشده است.هدفمندی یارانه‌ها و قانون مربوط به یارانه نقدی به درستی اجرا نمی‌شود و موش و گربه‌بازی دولتی‌ها و پنهانکاری آنها فقط به اعتبار دولت ضربه می‌زند؛ دولتی که نشان داده محرمانه‌سازی را به جای شفافیت در دستور کار خود قرار داده است. کسی که دستور به حذف بی‌سر و صدای یارانه نقدی افراد داده، قطعا حامی این محرمانه‌سازی‌هاست و شاید همچنان فضای آلوده آمارها و اطلاعات غلط یارانه‌ای را به شفافیت ترجیح می‌دهد.

  شما به آزادسازی قیمت حامل‌های انرژی اشاره کردید و اینکه دولت تکالیف خود را در این موضوع انجام نداده است. اخیرا شما محاسباتی درباره همین موضوع مطرح کردید که می‌گوید چند سال است که سهم مردم و تولید از محل آزادسازی قیمت‌ها داده نمی‌شود. این موضوع طی روزهای گذشته در جامعه مطرح شده که حق مردم داده نشده است. درباره این موضوع بیشتر توضیح دهید.

بله! اتفاقا در مراجعات حضوری طی روزهای اخیر نیز مردم سوال‌هایی درباره این موضوع داشتند که نشان می‌دهد موضوع یارانه در کانون توجه مردم است که البته این اتفاق خوشایندی نیست چراکه سطح دغدغه‌های معیشتی مردم ما را نشان می‌دهد. به هر حال به نظرم به مردم ظلم شده و ظلم مضاعف آن است که مردم از این ماجرا بی‌خبر باشند. مردم باید بدانند فلسفه هدفمندی یارانه‌ها در چند سال اخیر به کلی تغییر کرده است. اساسا دولت قائل به پرداخت یارانه نقدی نیست. البته شاید کسی بگوید اینها به دنبال تقویت تولید هستند! اما در 2 سال گذشته دیدیم که دولت سهم تولید را از محل آزادسازی قیمت‌ها نداده است! یعنی هم با یارانه نقدی مخالفند و هم سهم تولید را نمی‌دهند! خب! این ناعادلانه است. یارانه نقدی سهم همه مردم است. هرچند تا تکمیل شدن طرح هدفمندی یارانه‌ها راه درازی داریم اما همین گام نخست نیز منشأ دستاوردهایی شده است. توزیع سهام هر شخص از محل آزادسازی قیمت‌ها یک مدل اقتصادی کاملا اسلامی است. با این حال دولت آقای روحانی در این ماجرا رفتار عالمانه‌ای نداشت. رفتار دولت در ماجرای یارانه نقدی به گونه‌ای بود که مردم به این نتیجه رسیدند که دولت به دنبال بهانه‌جویی به خاطر حذف یارانه نقدی است. حذف برخی دهک‌ها نیز به این ماجرا دامن زد به گونه‌ای که اکنون دولت یازدهم، به دولت قطع یارانه‌ها معروف شده است. یعنی تمایل آنها برای قطع یارانه‌ها علنی شده است. به هر حال معتقدیم یارانه، حق عمومی است و باید به صاحب آن داده شود. البته این مبلغ ناچیزی که الآن به مردم داده می‌شود؛ یک رقم کوچک و غیر واقعی است. این مبلغ براساس میزان آزادسازی قیمت‌ها در سال 89 انتخاب شده است. اکنون 5 سال از آن زمان گذشته و دولت حداقل چند برابر این عدد، از محل آزادسازی مجدد قیمت‌ها سود به جیب زده است. یعنی در واقع آنچه دارد اتفاق می‌افتد؛ آزادسازی قیمت‌ها منهای یارانه است. دولت در حال افزایش قیمت‌ها است بدون آنکه یارانه مردم را به آنها تحویل بدهد. شما روی این کار چه اسمی می‌گذارید؟ رقم فعلی یارانه نقدی به هیچ عنوان کارشناسی نیست. با توجه به آزادسازی قیمت‌ها، حداقل چند برابر یارانه فعلی باید هر ماه به حساب مردم ریخته شود تا توان خرید آنها متعادل شود. ببینید. دولت طی 3 سال اخیر چند مرحله اقدام به آزادسازی قیمت‌ها کرد. از محل این آزادسازی، حتی یک ریال به یارانه مردم اضافه نکرد. در حالی که براساس عدالت‌اجتماعی توصیف شده در مبانی فقه اسلامی، این حق مردم بود! از سوی دیگر دولت سهم تولید را نیز نداد. اکنون سوال کلیدی این است: دولت این درآمدهای هنگفت را در چه محلی هزینه کرده است؟ خب! اینها بی‌عدالتی است و به نظرم نمی‌توان در مقابل آن سکوت کرد.

یعنی حق مردم بیشتر از 45 هزار تومان است؟

ببینید! یکی از اهداف پرداخت نقدی یارانه، افزایش قدرت خرید طبقات مستضعف بود. در سال 1390 یعنی یک سال بعد از پرداخت یارانه نقدی ضریب جینی به 3752/0 کاهش یافت. این بهترین آمار کاهش فاصله طبقاتی پس از جنگ بود. پس یارانه نقدی را می‌توان در دامنه مقوله عدالت دانست اما در ادامه این دستاورد از دست رفت. یعنی این روند که هم می‌توانست در قالب افزایش یارانه و هم در قالب بسته‌های حمایتی دنبال شود؛ با سیاست‌های اشتباه قطع شد. ببینید در زمان اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها یعنی در آذر 89، پس از آزادسازی قیمت حامل‌های انرژی و همچنین نان، 60 درصد درآمد آن به مردم داده شد که سهم هر ایرانی 45 هزار و 500 تومان شد. الان چندین نوبت آزادسازی قیمت‌ها انجام شده اما سهم مردم از درآمد آن پرداخت نشده. به عنوان مثال یارانه 45 هزار تومانی، سهم مردم از بنزین سهمیه‌ای با قیمت 400 تومان و بنزین آزاد با قیمت هر لیتر 700 تومان است. الان بنزین سهمیه‌ای حذف و قیمت بنزین معمولی 1000 تومان است. ولی سهم مردم از این آزادسازی همان 45 هزار تومان باقی مانده است! براساس قانون، 60 درصد درآمد دولت‌ها از محل آزادسازی قیمت‌ها متعلق به مردم است. شما اگر به ماجرای بنزین، افزایش قیمت سایر حامل‌ها و نان را هم اضافه کنید متوجه می‌شوید طی سال‌های اخیر پول زیادی از جیب مردم رفته است! یعنی چند سال است دولت، حق مردم از محل آزادسازی قیمت‌ها را نمی‌دهد. در واقع نه پول آن را به مردم می‌دهد و نه در قالب سیاست‌های حمایتی، این بدهی خود به مردم را جبران می‌کند. به نظرم این پول خوردن ندارد چون حق‌الناس است.

  خب! دولت شاید به خاطر کاهش قیمت نفت، درآمدی ندارد، به همین خاطر فعلا پول مردم را برداشته است.

این یک توجیه و مغلطه است. متوسط درآمد دولت یازدهم از محل فروش هر بشکه نفت حدود 70 دلار است. درحالی که متوسط درآمد دولت‌های نهم و دهم از محل فروش هر بشکه نفت 65 دلار بوده و این عدد در دوره اصلاحات 53 دلار بود. ضمن اینکه واقعیت‌های مربوط به ذخایر کشور و نیز منابعی که در جریان مذاکرات هسته‌ای در اختیار دولت قرار گرفته، نشان می‌دهد دولت یازدهم، دولت پولداری است. متاسفانه گلایه اصلی ما از دولت نیز به همین خاطر است. دولت به‌رغم آنکه پولدار است اما به یارانه مردم طمع کرده است! سهم تولید را نیز نمی‌دهد. این بی‌عدالتی است و قطعا یکی از وظایف مهم مجلس آینده جلوگیری از حذف فله‌ای یارانه نقدی خانوارها و حساب‌کشی از دولت است.

منبع : رجا نیوز



:: موضوعات مرتبط: اخبار و سیاست , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : دانشجو
تاریخ : سه شنبه 4 اسفند 1394
«سروش» برندي كه رنگ باخت
«سروش» برندي كه رنگ باخت

زيان هاي مالي شركت سروش در سالهاي مالي۹۰، ۹۱ و ۹۲ به ترتيب ۱۰، ۸ و ۱۳ ميليارد ريال بوده است

به گزارش الفِ کتاب به نقل از پارسینه، بررسي عملكرد شركت انتشارات سروش (وابسته به صداوسیما) در ۴ سال اخير نشان مي دهد كه نه تنهاانتشار مجلات هفتگي سروش با كاستي هايي روبه رو بوده و با زيان هاي كلان مواجه شده كه به دليل ضعف هاي مديريتي در اين شركت، هزاران جلد كتاب در انبارهاي شهرك غزالي صداوسيما بلااستفاده مانده وخاك مي خورد.

گزارش هاي موجود از شركت انتشارات سروش طي سالهاي ۹۰تا ۹۳ از نبود تناسب در دفاتر، اسناد و صورت هاي مالي اين شركت به ويژه در نشرو فروش مجلات سروش، شامل سروش خردسال، سروش نوجوان و سروش هفتگي و نيز فروش كتاب، تعداد مجلات وكتب منتشر شده و فروش رفته خبر مي دهد. بطوريكه عمليات آن شركت زيان قابل توجهي را در سال مالي منتهي به ۹۳ به سازمان صداوسيما تحميل كرده است.

اين گزارش ها گواهي مي دهد كه زيان هاي مالي شركت سروش در سالهاي مالي۹۰، ۹۱ و ۹۲ به ترتيب ۱۰، ۸ و ۱۳ ميليارد ريال بوده است و جمعاً در چهار سال ۹۰ تا ۹۳ حدود ۴۶/۷ ميليارد ريال بوده است.

همچنين سروش در سال گذشته ۳۷ميليارد ريال يارانه از سازمان صدواسيما دريافت كرده است كه شركت، آن را به حساب فروش مجلات هفتگي منظور كرده تا به اين وسيله زيان فروش مجلات را جبران كند.همچنين ضعف مديريت شركت انتشارات سروش در اداره فروشگاه اصلي اين انتشارات منجر شده تا رسانه ملي با وجود اجاره اين مكان به سروش از دريافت ماهيانه اين مكان نيز محروم بماند. اين امر نشان مي دهد كه مجموعه سروش نه تنها در اين سالها نتوانسته از عهده تعهدات خود نسبت به سازمان برآيد كه برند شركت سروش نيز در سال هاي اخير با بحران روبه رو شده است كه جذب بي رويه نيروي انساني بدون هماهنگي با سازمان مشكلات انتشارات سروش مضاعف ساخته است.

صداوسیما كه در دوره مديريت محمد سرافراز،با كمبود بودجه سالانه مواجه است سياست هاي صرفه جويانه وچابك سازي ساختاري را دردستور كار دارد وبه نظرمي رسد سازمان صداوسيما ديگر قادر به تامين هزينه هاي شركت هاي زيان ده مانند سروش نيست، بنابراين چنين شركت هايي موظفند در دوران جديد مديريتي به سمت چابك سازي و درآمدسازي پيش بروند.



:: موضوعات مرتبط: اخبار و سیاست , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : دانشجو
تاریخ : سه شنبه 4 اسفند 1394
بدون شرح



:: موضوعات مرتبط: اخبار و سیاست , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : دانشجو
تاریخ : دو شنبه 3 اسفند 1394
ادعاهای گزاف وزیر خارجه سعودی درباره ایران

عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان سعودی در مصاحبه با رسانه آلمانی در ادبیاتی گستاخانه و ضد ایرانی،‌ ادعاهای بی اساسی علیه ایران مطرح کرد.

وزیر خارجه عربستان سعودی در مصاحبه‌ای ضمن تکرار اظهارات ضد ایرانی خود، ادعاهای گستاخانه‌ای علیه تهران مطرح کرد.

وزیر خارجه عربستان سعودی در مصاحبه با «اشپیگل»، ضمن تکرار ادعاهای گزاف سعودی‌ها درباره ایران، با ادبیاتی سخیف و دور از واقعیت، اظهارات ضد ایرانی خود را مطرح کرد.

عادل الجبیر در پاسخ به این سوال که عربستان سعودی خواهان بدست آوردن چه چیزی از بحران در سوریه است، گفت: «فکر نمی‌کنم هیچ کسی بتواند پیش‌بینی کند که کوتاه مدت چه شکلی خواهد بود. در بلند مدت، سوریه‌ای بدون بشار اسد وجود خواهد داشت. هر چه بیشتر این موضوع(کنار رفتن اسد) طول بکشد، اوضاع بدتر خواهد شد».

خبرنگار آلمانی پرسید: «اکنون که رژیم اسد دست برتر را بدست آورده، شما چه کار می‌خواهید بکنید؟»

جبیر گفت: «ما همیشه گفته‌ایم که دو راه برای حل موضوع سوریه وجود دارد که در هر دوی اینها نتیجه مشابه خواهد بود: سوریه‌ای بدون بشار اسد. یک فرایند سیاسی وجود دارد که ما از طریق انچه گروه وین نام دارد، در تلاش برای حصول به این هدف هستیم. این طرح شامل ایجاد یک شورای حکومتی است که قدرت را از بشار اسد گرفته، یک قانون اساسی نوشته و راه را برای انتخابات هموار می‌کند. مهم است که بشار در ابتدا کنار برود و نه در پایان فرایند. این موضوع سبب خواهد شد که دوره انتقالی با کشتار و تخریب کمتری انجام شود».

وی افزود: «گزینه دیگر آن است که جنگ ادامه خواهد یافت و بشار اسد در آن شکست خواهد خورد. در یک برهه بسیار حساس و شکننده‌ای قرار داریم و شاید فرایند سیاسی کارساز نشود البته ما باید تلاش کنیم. اگر فرایند سیاسی کارساز نبود، همیشه رویکرد دیگری وجود دارد».

وزیر خارجه آل سعود در این مصاحبه چندین بار عصبانیت خود را از حمایت‌های ایران و همچنین حزب‌الله لبنان از دولت سوریه تکرار کرد.

او درباره اعزام نظامیان سعودی به سوریه اینطور گفت: «ما آمادگی‌مان را برای پیوستن به ائتلاف بین‌المللی به رهبری آمریکا علیه داعش با نیروهای ویژه‌مان ابراز کردیم البته این موضوع هنوز در مرحله بحث و گفتگو و طراحی و برنامه‌ریزی اولیه است».

اشپیگل سوال کرد: «آیا عربستان سعودی حامی تامین موشک‌های ضدهوایی به شورشیان(سوری) است؟».

الجبیر پاسخ داد: «بله. ما معتقدیم که مطرح شدن و به صحنه آوردن موشکهای زمین به هوا، موازنه قوا را تغییر می‌دهد و به میانه‌روها این توان را می‌دهد که تاثیرات بالگردها و هواپیماهای(دولت سوریه) را خنثی کنند».

وزیر خارجه سعودی‌ها در ادامه اظهارات ضد ایرانی خود، این بار هم ادبیاتی گستاخانه را در قبال ایران اتخاذ کرد.

او گفت: «ایران برای هزار سال همسایه ما بوده است و برای هزار سال همسایه ما خواهد بود. ما هیچ مساله‌ای با تلاش برای توسعه بهترین روابط با ایران نداریم اما پس از انقلاب ۱۹۷۹ ایران سیاست فرقه گرایی و توسعه و گسترش انقلاب خود را در پیش گرفت و همچنین دخالت در امور همسایگانش. سیاست ترور دیپلماتها و حمله به سفارتها. ایران مسئول تعداد زیادی از حملات تروریستی به پادشاهای(عربستان سعودی) است و مسئول قاچاق مواد منفجره و مواد مخدر به عربستان سعودی است».

الجبیر افزود: «ما خواهان روابط و پیوندهای خوب با ایرانی‌ها هستیم اما اگر آنها خواهان این موضوع هستند به آنها می‌گویم: به حملات به ما ادامه ندهید همانگونه که در حداقل ۳۵ سال گذشته این کار را کرده‌اید. تا زمانی که سیاستهای تهاجمی ایران ادامه یابد، این برای منطقه بد خواهد بود. ایران باید تصمیم بگیرد که خواهان انقلاب است یا دولت ملت».

این مقام سعودی در اداکه ادبیات سخیف و ضد ایرانی خود گفت: «به من یک دیپلمات ایرانی را که ما کشتیم، نشان بده. من می‌توانم بسیاری از دیپلماتهای سعودی که توسط ایران کشته شدند، نشان بدهم. یک سفارت ایران را که عربستان سعودی به آن حمله کرد، به من نشان بده. به من یک هسته تروریستی که ما در ایران ایجاد کرده باشیم، نشان بده. یک اقدام و تلاش عربستان سعودی برای ایجاد مشکلات در میان اقلیت‌های ایرانی را به من نشان بده».

او مدعی شد: «ما تروریسم را تحمل نمی‌کنیم. ما به دنبال تروریست‌ها و آنهایی که حامی تروریستها هستند، می‌رویم و همچنین آنهایی که توجی کننده اقدامات تروریستها هستند. آنها(ایران) به رهبران القاعده پناه می‌دهد. آنها اقدامات القاعده را تسهیل می‌کنند. آنها درباره داعش شکوه می‌کنند اما ایران تنها کشوری در میز مذاکرات(سوریه) است که نه توسط القاعده و نه داعش به آن حمله‌ای صورت نگرفته است».

جبیر با گستاخی جواب داد: ‌«ایرانی‌ها می‌دانند که برای اینکه عضو مسئول جامعه بین‌المللی بشوند و همچنین یک همسایه خوب شوند، چه کاری باید انجام دهند. این موضوع بسته به آن است که رفتارشان را تغییر دهند».

اشپیگل سوال کرد: «هیچ چیزی وجود ندارد که خود عربستان سعودی یا غرب بتواند برای تشویق این فرایند(بهبود روابط ایران و عربستان) بتواند انجام دهد؟»

وزیر خارجه سعودی‌ها مدعی شد: «هیچ چیزی برای تشویق کردن وجود ندارد. ایرانی‌ها فقط باید از ما دور شوند».

در ادامه این مصاحبه خبرنگار آلمانی از شلاق زدن وبلاگ نویسان مخالف آل سعود و همچنین اعدام شیخ نمر النمر رهبر شیعیان عربستان سوال کرد؛‌اعدامی که با انتقادات کشورهای اسلامی و همچنین بین‌المللی مواجه شد.

الجبیر گفت: «ما یک سیستم و نظام قانونی داریم و ما حکم اعدام داریم. افراد باید به این موضوع احترام بگذارند. شما حکم اعدام ندارید و ما به آن احترام می‌گذاریم. شما هم باید به سیستم قانونی ما احترام بگذارید».

او در ادامه با پیش کشیدن اعدام‌ها در ایران هم مدعی شد: «ما یک سیستم مجازات داریم. آمریکا هم این چنین است. ایران هم این موضوع را دارد. ایران افراد را اعدام می‌کند و اجساد آنها را روی جرثقیل آویزان می‌کند. ایران بیش از هزار نفر را سال گذشته به مرگ(اعدام) کشاند».

وزیر خارجه سعودی درباره رهبر شیعیان عربستان مدعی شد: «نمر تروریست بود. او ترو.ریست جذب کرد و طراحی عملیات تروریستی کرده بود و کمک مالی به این اقدامات کرده بود و در نتیجه اقدامات او تعدادی از نیروهای پلیس عربستان سعودی کشته شدند».

 منبع:فارس



:: موضوعات مرتبط: اخبار و سیاست , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : دانشجو
تاریخ : دو شنبه 3 اسفند 1394
روایت ولایتی از ملاقات خصوصی پوتین با رهبری

آینده روابط ایران و عربستان بستگی به رفتار عربستان سعودی دارد، چرا که عربستان سعودی باید حد خودش را بداند. در طی این سال‌ها از همه امکاناتش برای پیشبرد اهداف نامشروع‌اش در منطقه استفاده کرده اما موفق نبوده است.

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، علی اکبر ولایت پس از بازدید از این مجموعه پیرامون مسائل بین‌المللی و داخلی به گفت وگو پرداخت.

*روند نظارت بر اجرای برجام چگونه است؟

مقام معظم رهبری هیئتی را برای نظارت بر اجرای برجام مامور کرد‌ه‌اند، برجام کار مهمی بود که حاصل بیش از ۱۲ سال تلاش جمهوری اسلامی ایران در دولت ها و تلاش تیم های مختلف بود که با هدایت قاطع،‌ هوشمندانه رهبر معظم انقلاب پیگیری و به نتیجه رسید.

مقام معظم رهبری بارها دیدگاهشان را نسبت به این موضوع بیان کردند البته نتیجه‌ای که بدست آمده شاید از حد ایده‌آل مورد نظر کمتر باشد اما نتیجه‌ای است که بعد از جمع‌بندی تمام تلاش‌ها به این مرحله رسیده‌ است.

برجام دستاورد جمهوری اسلامی ایران است که در دولت‌های مختلف پیگیری شده و در دولت روحانی نهایی شده است. در این میان تلاش محمد جواد ظریف و همکارانشان مجدانه بوده است.

طی مدتی که از اجرای برجام گذشته آمریکایی‌ها هر روز یک بازی درآوردند و مسائلی را تحت عنوان حضور اوباما در قوه مجریه و مستقل بودن قوه مقننه مطرح کرده‌اند. این موضوعات در کشوری مانند آمریکا به این صورت نیست که قوه مجریه تصمیم بگیرد و قوه مقننه مانع باشد چرا که اختیارات رئیس جمهور آمریکا در رابطه با پیشبرد اهداف آمریکا تقریبا در دنیا بی‌نظیر و کم‌نظیر است و اختیارات وسیعی دارد.

انجام کارهایی خارج از مسئولیتشان نوعی اهرم‌سازی از سوی دولت آمریکا است که نشان دهد، تحت فشار قرار دارد اما ما در این رابطه با حکومت‌های کشوهای ۱+۵ همکاری داشته‌ایم و نه با قوه مجریه آنها. آمریکا بعنوان کل تفکیک‌ناپذیر طرف مقابل ما قرار داشت و همینطور کشورهای گروه ۱+۵ از این قاعده مستثنی نیستند. در این جریان باید فردی از طرف روسیه، انگلیس و ... صحبت کند که اختیارات کاملی داشته باشد. نظارت بر برجام برای این است که نقطه به نقطه اجرای آن انجام شود.

*آیا در سفر اخیرتان پیرامون مسئله داعش،‌حل بحران سوریه و نتیجه کنفرانس‌هایی که برگزار شده است، مباحثی مطرح شد و تصمیم روسیه در مورد سوریه چیست؟

روسیه و ایران در بسیاری از موارد در رابطه با سوریه نظرات مشترکی دارند، دولت بشار اسد، ارتش سوریه،‌نیروهای مردمی تحت فرماندهی سردار قاسم سلیمانی و نیروی هوایی روسیه هماهنگی کامل دارند چرا که در غیر اینصورت این پیروزی‌ها بدست نمی‌آمد. البته مردم و کسانی که کمک کننده دولت سوریه هستند در این امر مهم نقش بسیار مهمی داشته‌ و دارند.

در این زمینه باید توجه داشت که طرف مقابل مجموعه قدرتمندی از جهان و کشورهای منطقه هستند. آمریکا،‌غربی‌ها ،حضورغیر مستقیم ناتو ، صهیونیست‌ها ، کشورهای دنباله رو آمریکا در منطقه و دست‌آموزهای آنها مانند داعش و جبهة النصره مجموعه عظیمی را در کشور کوچکی با امکانات محدود ۵ سال است که می خواهند دولت این کشور را سرنگون کنند اما به دلیل شجاعت و تدبیر بشار اسد و همراهی مردم و کمک‌های جمهوری اسلامی ایران این کشور مقاومت کند.

نیروهای مردمی از افغانستان، پاکستان و کشورهای دیگر در مقابل این تهاجم ایستادند و بالاخره روسیه به این مجموعه پیوست. در حوزه دفاعی ، سیاسی و بین‌المللی نیز هماهنگی های زیادی وجود دارد.

در دیداری که با رئیس جمهور روسیه پوتین داشتم،‌وی نظر خود را نسبت به حل بحران سوریه اینگونه مطرح کرد " ما عهدی که در حمایت از دولت مردم سوریه با هماهنگی ایران بسته‌ایم پایدار و پابرجا هستیم."

تحولی بی‌سابقه در منطقه ایجاد شده است، به اینصورت که یک ابرقدرت نظامی مانند روسیه و صاحب حق وتو در شورای امنیت با قدرت اول منطقه‌ای (ایران) در مورد موضوعات منطقه‌ای هماهنگ می‌شوند که فقط موضوع سوریه ملاک نیست.

دامنه همکاری ایران و روسیه،‌عراق، لبنان و در آینده حدس من این است که یمن را هم شامل خواهد شد. در دفاع از استقلال از آسیای مرکزی و قفقاز که چشم طمع به آن دوخته شده است، هماهنگی ‌وجود دارد و این در تاریخ منطقه چنین همکاری بی‌سابقه است.

*به نظر شما محصول همکاری ایران و روسیه منتج به از بین بردن داعش در سوریه خواهد شد؟

قطعا هدف نهایی همین است. در مسائل سیاسی و استراتژیک پیش‌بینی قاطع امکان‌پذیر نیست اما می‌توان با احتمال سخن گفت،‌امروزه احتمال پیروزی خط مقاومت در مقابل توسعه‌طلبی صهیونیست‌ها و اشغال طلبی آنها در فلسطین زیاد است. امروز از هر زمانی احتمال پیروزی خط مقاومت بیشتر از گذشته است.

آنها به دنبال این هستند که سنگرها را یکی پس از دیگری تصرف کنند. اگر ما سنگر دفاع از خودمان را در بیرون از مرزها قرار نمی‌دادیم همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند باید در همدان و کرمانشاه سنگر مقاومت در مقابل گروه‌های تروریستی تشکیل می‌دادیم.

بارها سیستم اطلاعاتی و امنیتی ما اعلام کرده‌اند که بعضی از گرو‌ه‌ها به دنبال انفجار در بعضی از مناطق بودند، به خصوص در مراسم مذهبی مانند محرم آنها را دستگیر کردند و قبل از عملیاتی شدن طرح و توطئه‌شان خنثی شده است.

توان جمهوری اسلامی در دفاع از تمامیت ارضی کشور و پیشبرد اهداف سیاسی و منطقه‌ای به گونه‌ای است که آنها نمی توانند خدشه‌ای به توانمندی کشورمان ایجاد کنند.

*بعضی از خبرگزاری‌های خارجی مانند آسوشیتد پرس خبرهایی مبنی بر ورود آمریکا برای گفتگوی نظامی با ایران نسبت به حل بحران سوریه اعلام کرده‌اند، به نظر شما صحت دارد؟ و چنین موضوعی در کنفرانس های مونیخ مطرح شده است؟

آنها هم بخواهند وارد گفتگو با جمهوری اسلامی ایران شوند، جمهوری اسلامی ایران وارد نخواهد شد. تا آنجایی که بنده اطلاع دارم، خیر. این گفتگوها به گونه‌ای نیست که در خارج از اینجا مطرح شود. چرا که یک تصمیم مهم و راهبردی در حوزه سیاست خارجی است. ایران زیر بار همکاری نظامی با آمریکا نخواهد رفت.

*آینده روابط ایران و عربستان را چطور می‌بینید، از آنجایی که سوئیس حافظ منافع ما در ریاض انتخاب شده ، به نظر شما این روند در بازه زمانی طولانی ادامه پیدا می‌کند؟

بستگی به رفتار عربستان سعودی دارد، چرا که عربستان سعودی باید حد خودش را بداند. در طی این سال‌ها از همه امکاناتش برای پیشبرد اهداف نامشروع‌اش در منطقه استفاده کرده اما موفق نبوده است.

اگر عربستان حد خودش را دانست ،‌جمهوری اسلامی ایران بصورت اولیه مشکلی با عربستان ندارد چرا که آنها در داخل کشورهای دوست و برادر ما مانند عراق و سوریه دخالت می‌کنند و پاسخشان را هم می‌گیرند.

*پیش‌بینی تان از ورود زمینی عربستان سعودی در تحولات سوریه چیست؟

بیش از کاری که در یمن انجام داده‌اند،‌ نمی توانند انجام دهند. یمن حدود ۸۰۰ کیلومتر با عربستان مرز مشترک دارد که باعث شد آنها از تمامی امکانات مشروع و غیرمشروع استفاده کنند اما موفق نشدند.

۵ سال است داعش که از طرف برخی کشورهای منطقه حمایت می‌شوند در سوریه حضور دارند و تمامی امکانات و لوازم مورد نیاز را این کشورها تامین می کند و همچنین از حمایت سیاسی و بین المللی برخوردار هستند اما هنوز به اهدافشان نرسیده‌اند.

چه کاری می تواند عربستان سعودی با بعد مسافتی که با سوریه دارد،‌ انجام دهد؟ اگرعربستان امکانات خاصی داشت در یمن به کار می گرفت و هیچگاه از مزدوران سودانی و سومالیایی استفاده نمی کرد. در سوریه از حدود ۸۰ کشور نیرو وارد شده است و علیه دولت قانونی سوریه جنگی به راه انداخته‌اند. کدام نیرو را عربستان سعودی دارد که در پشت صحنه نگه‌داشته تا از آنها استفاده کند؟

اگر هر کشوری بخواهد در سوریه دخالت کند باید رضایت و دعوت دولت مشروع و قانونی سوریه را داشته باشد. دولت سوریه از روسیه و ایران دعوت کرده تا کمکشان کنند، همچنین برای دخالت باید مصوبه شورای امنیت را داشته باشد به فرض آمریکایی‌ها با حضور عربستان در سوریه موافق باشند،‌روسیه و چین در مقابل آن وتو می‌کنند در این صورت اجازه شورای امنیت راندارند و نمی‌توانند دخالتی در سوریه داشته باشند.

*اخیرا فرافکنی‌هایی از سوی رسانه‌های رژیم صهیونیستی نسبت به سلامتی دبیر کل حزب‌الله صورت گرفته است، به نظر شما آنها با مطرح کردن چنین موضوعاتی چه اهدافی را دنبال می کنند؟

سید حسن‌نصراله را در هفته‌های اخیر ملاقات کرده‌ام و به کوری چشم صهیونیست‌ها در سلامتی کامل بودند. حضور ایشان در ایران برای درمان کذب محض است، در زمانی که عبد الحلیم خدام معاون رئیس جمهور سوریه بود البته الان به علت خیانت به فرانسه رفته‌ است، در گفت‌وگویی که با بنده داشت مطرح کرد در جلسه‌ای که با سیاست‌مداران کشورهای خلیج فارس داشته‌ام آنها معتقد بودند که آیت‌الله خمینی بیمار است و حال خوبی ندارد. پس از مطرح کردن بیماری امام خمینی از سوی آنها ایشان ۱۱ سال زندگی کرد. این آسان‌ترین دروغی است که آنها می‌توانند در مورد سلامتی یک فرد موثر ابراز تردید کنند تا کسانی که تحت مدیریت آنها هستند سست شوند اما این موضوعات کذب محض است .

*در سفر اخیرتان به روسیه پیرامون مسئله اس ۳۰۰ صحبتی را داشته‌اید و نتیجه نهایی این موضوع چیست؟

در مورد همکاری‌های دفاعی و تسلیحاتی میان ایران و روسیه صحبت‌های خوبی صورت گرفت و ملاقاتی با وزیر دفاع این کشور داشتم. همچنین همکاری‌های تسلیحاتی و دفاعی از سوی روسیه تایید شد و سردار دهقان وزیر دفاع کشورمان به روسیه سفر کردند و منجر به نتایج خوبی شد چرا که همکاری‌های دفاعی میان ایران و روسیه امر پنهانی نیست و حق مشروع جمهوری اسلامی ایران است تا از امکانات پیشرفته‌ای که وجود دارد برای دفاع از تمامیت ارضی و نظام جمهوری اسلامی و مردم ایران استفاده کنند. لذا هیچ مشکلی در رابطه با همکاری‌های دفاعی و تسلیحاتی با روسیه نداریم و آینده همکاری ایران و روسیه روشن و نویدبخش است.

*شما از لیست ائتلاف اصولگرایان حمایت می کنید؟

از ابتدای دعوتم این ائتلاف را پذیرفتم و نماینده بنده علاءالدین بروجردی در جلسات شرکت داشته است، طبیعی است مجلس با این ائتلافات شکل بگیرد زیرا طبیعت انتخابات در دنیا به این صورت است تا با ائتلاف و هم‌افزایی‌ها امکان فرستادن نیروهایی که از محبوبیت‌ بیشتری در میان مردم برخوردار هستند، سابقه اجرایی و سیاسی طولانی‌تری دارند، محقق شود.

*پیش‌بینی شما از ترکیب مجلس آینده چیست؟

آسان نیست، اما به نظر می‌رسد مجلسی بین مجلس چهارم و پنجم داشته باشیم و مهم تر آن است که مجلس کارآمد، شجاع و در مسیر اهداف بلند نظام در عرصه‌های داخلی و بین‌المللی تشکیل شود.

*در ساختار و معادلات مجلس به اکثریت فردی و یا به اکثریت تاثیرگذار معتقد، هستید؟

معمولا هر نماینده‌ای که به تایید شورای نگهبان وارد جریان انتخابات می‌شود به نظام معتقد است اما هر چه هماهنگی میان نمایندگان نسبت به دلسوزی به نظام بیشتر باشد موجب می‌شود تصمیمات جدی‌تری گرفته شود.

* در جریان انتخابات ۹۲ ائتلاف ۱+۲ شکل گرفت،‌ که برخی ها معتقدند شما به نفع قالیباف مانند حداد عادل کناره‌گیری نکردید، حقیقت ماجرای این ائتلاف چیست؟

در اسفند ماه سال ۹۱ در جلسه ای که نمایندگان سازمان تبلیغات اسلامی (روحانیون) حضور داشتند، یکی از روحانیونی که وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی بود از بنده سوال کرد، اگر جامعه روحانیت و جامعه مدرسین تصمیمی را برای کاندیدای مورد نظر ریاست جمهوری بگیرند، شما چه کار خواهید کرد؟،‌ از میان ۳ نفری که حضور داشتیم (محمد باقر قالیباف، غلامعلی حداد عادل، علی اکبر ولایتی) بنده تبعیت خود را اعلام کردم و همجنین در جلسات بین خودمان به صراحت اعلام کردم که هر تصمیمی که جامعه روحانیت و جامعه مدرسین بگیرد،‌ تابع آن می‌شوم. این نظر را فقط بنده داشتم. پس از آن جامعه مدرسین رای داد و بصورت مکتوب با امضای آیت‌الله یزدی کاندیدای جامعه مدرسین بنده اعلام شدم.

در این میان آقای لاریجانی این اختیار را از بنده گرفت که اگر همه به نفع آقای قالیباف کنار رفتند بنده نیز کناره‌گیری کنم اما کسانی بودند که کناره‌گیری نکردند و عملا اگر بنده کناره‌گیری می‌کردم از سوی اصولگرایان حداقل دو کاندیدا وجود داشت البته بنده نیز برای کناره گیری نسبت به حضور یک نفر در انتخابات راضی بودم و عدم کناره گیری بعضی‌ها باعث شد از روند انتخابات کناره‌گیری نکنم.

آقای لاریجانی و یکی از علمای جامعه مدرسین اعلام کرد اگر دیگران را برای کناره‌گیری راضی کردید، کناره‌گیری ولایتی نیز در جیب بنده است البته برخی‌ها در این زمینه حرف‌های زیادی زده‌اند و بنده نیز عادت ندارم مجادله کنم و این موضوعی است که تاکنون در جمع خبرنگاران به صورت مشروح توضیح نداده‌ام.

*پیش بینی شما از انتخابات سال ۹۶ چیست؟

پیش‌بینی خیلی سخت است زیرا در حوزه داخلی پیش بینی کردن مشکل است و شاید برای من پیش‌بینی در زمینه سیاست خارجی آسان تر باشد.

*مواجهه دکتر ولایتی با مفهوم اعتدال چیست و آیا در میان جریان اصلاح طلب و اصولگرا این جریان را قبول دارید؟

اعتدال یک روش است و هدف نیست. بنده از همان ابتدا به این صفت شناخته شدم و همین مشخصه را دارم. ولایتی اصولگراست اما اهل تندروی نیست. چرا که فکر می کنم همه کسانی که به نظام معتقد هستند پایه و اساس اصولگرایی را دارند. چرا که اگر کسی بخواه براین اساس همه پایه و حداقلی اصولگرایی را قبول دارند، پس بنابراین همه به صورت مبنایی اصولگرایی را قبول دارند.

*ملاقات خصوصی پوتین با مقام معظم رهبری به چه صورت بود؟

این ملاقات که علاوه بر دیدار دو ساعته به صورت خصوصی انجام شد نشانگر عمق و اهمیت روابط ایران و روسیه است. پوتین قبل از اینکه در اجلاس شرکت کند به صورت مستقیم به دیدار مقام معظم رهبری رفتند. برای این جلسه رهبر معظم انقلاب و پوتین ارزش زیادی قائل بودند و زمان این ملاقات اهمیت آن را ثابت می کند. به یاد ندارم مقام معظم رهبری در دیدار با شخصیت‌های خارجی ملاقات دو ساعته داشته باشند و بعضا در جلسات حضور داشتند و بخش‌هایی از ملاقات‌ها اعلام می شد اما این ملاقات بدون تردید یکی از نقاط عطف سیاست خارجی در تاریخ انقلاب اسلامی بوده است چرا که ملاقاتی با این اهمیت در موضع سیاست خارجی اتفاق نیافتاده است.

این ملاقات تعیین کننده آینده سیاست خارجه جمهوری اسلامی ایران محسوب می‌شود و مصداقی از نگاه به شرق مقام معظم رهبری است.

چرا که در ابتدای سفر به روسیه اعلام کردم این سفر در امتداد نگاه به شرق مقام معظم رهبری است و همچنین توسعه روابط استراتژیک با روسیه به حساب می آید.

ما به جز چین و روسیه با کشور دیگری روابط استراتژیک نداریم چرا که مقام معظم رهبری براساس قانون اساسی روابط استراتژیک را تعیین می‌کند، با هیچ کشور دیگری در این سطح روابط نداریم .

رهبر معظم انقلاب ،رئیس جمهور چین، رئیس جمهور روسیه معتقدند به روابط استراتژیک معتقد هستند،‌ نظر مقام معظم رهبری ایجاد تحول اساسی در دید سنتی حاکم بر ایران است. چرا که از ۲۰۰ سال قبل نگاه غرب‌گرا در امت قاجار و پهلوی بوده است که موجب بسیاری از گرفتاری‌ها برای ایران شده است و با استقلال واقعی مغایرت دارد و نگاه مورد نظر مقام معظم رهبری نگاه به شرق است .

معظم له معتقدند که به سمت کشورهای مهم آسیایی (ژاپن، هند، روسیه و چین) حرکت کنیم که پایه بسیار مهمی برای روابط خارجی ایران خواهد شد و انشاالله تحولی در روابط خارجی ایجاد خواهد کرد که شکل بی جهت جاافتاده و عادت داده شده به غرب تغییر یابد. پس از جنگ جهانی اول نگاه حکومت پهلوی اول و دوم و اواخر قاجار به غرب بود و این یک سنت در میان تکنوترات‌های ما شد البته روابط فرهنگی و علمی مزید بر علت شد و این در دراز مدت مخل استقلالی است که پایه اقتدار ما به حساب می‌آید.

*چرا چین وارد روابط استراتژیک با ایران شد؟

چین نمی‌خواهد در منطقه ما حضور نداشته باشد زیرا حدود ۶۵ درصد منابع شناخته شده انرژی فسیلی دنیا در این منطقه قرار دارد و چین کشوری رو به توسعه و بیشترین احتیاج را به مجموعه نفت و گاز دارد که ایران به لحاظ مجموع نفت و گاز در دنیا اول است و همچنین ایران تنها کشور مستقل و مقتدر منطقه محسوب می‌شود البته نمی‌گویم دیگر کشورها در منطقه مستقل نیستند اما بعضا وابسته هستند و وابستگی خود را پنهان نمی‌کنند از این رو تعهداتی را متقبل شدند مثلا کشوری که عضو ناتو است نمی‌تواند با کشور دیگری روابط استراتژیک برقرار کند.

ایران در منطقه کشوری مقتدر، ‌مستقل و صاحب انرژی است از این رو چین تمایل دارد روابط استراتژیک با ایران برقرار کند، اگر چین قصد برقراری روابط استراتژیک با عربستان و یا با کشور دیگری داشته باشد آنها راضی نخواهند شد زیرا به جای دیگری وابسته هستند که تخطی از روابطشان موجب در خطر قرار گرفتن حکومتشان می‌شود. ما کشوری هستیم که به راحتی تصمیماتمان را بصورت مستقل می‌گیریم و چین می‌خواهد در منطقه حضور داشته باشد و همچنین به هر کشوری نمی‌تواند ورود پیدا کند چراکه باید امید داشته باشد که از سرمایه‌گذاری خود در دراز مدت می‌تواند بهره ببرد.

به کدام کشورها در منطقه می‌تواند امید داشته باشد که امروز با سرمایه‌گذاری در حد کلان با عوض شدن حکومت آن کشور فضای سرمایه‌گذاری تغییر نکند، تمامی این موارد موجب شده که چین صاحب روابط استراتژیک با ایران شود.

مهمترین معبر چین جاده ابریشم است که می‌توان این جاده را نخ حیات آینده چین در روابط با دنیا دانست، این جاده از ایران می‌گذرد و اولین قطار به عنوان نمادین از ایران عبور کرد و ایجاد روابط استراتژیک میان ایران و چین کاملا منطقی است.

* آیا برجام تاثیری در معیشت مردم خواهد داشت؟

برجام قراردادی است که ما انرژی هسته‌ای را در حدی که موفق با داشتن آن شده‌ایم، نگه خواهیم داشت همچنین برجام به محاصره اقتصادی پایان خواهد داد،‌ممکن است کسی تصور کند که برجام می‌توانست بهتر از این باشد اما همه تلاش کردند و در پایان این نتیجه به دست آمد.

امیدواریم مردم در زندگی‌شان نتایج برجام را حس کنند البته این موضوعی نیست که امروز برجام بدست آمد، فردا همه مسائل و مشکلات حل و فصل شود چرا که فشارهای اقتصادی و سیاسی به مرور زمان شکل گرفته است و همچنین مراقبت از اجرای برجام تضمین کننده است و اگر خوب مراقبت شود مردم در زنگیشان تاثیر آن را احساس خواهند کرد.

*نظرتان در رابطه با محمد جواد ظریف چیست؟

محمد جواد ظریف دوست بنده است و بیش از ۳۰ سال قبل همکار ما بود. زمانی که بنده برای شرکت در اجلاس سازمان ملل به آمریکا سفر کرده بودم ،‌ ظریف در آمریکا دانشجو بود و بعنوان یکی از اعضای برجسته انجمن اسلامی دانشجویی مقیم آمریکا با بنده ملاقات کرد.

در ابتدا ظریف کارمند محلی شد اما پس از گذراندن دکتری به وی کمک کردم تا دوره نظام وظیفه خود را در سازمان ملل بگذراند زیرا جایی بود که وجودش بعنوان یک کارشناس برجسته موثر بود.

ظریف با استعداد، معتقد به نظام و توانمندی لازم را دارا هستند و همچنین وی ۳۰ سال پشتوانه کارشناسی در حوزه بین‌الملل را در کارنامه خود به ثبت رسانده است که این موضوع باعث شده که ما کمتر کسی را شبیه ظریف در حوزه بین الملل داشته باشیم. هر زمانیکه محمد جواد ظریف متوجه شد که نظر مقام معظم رهبری به صراحت چیست، آن را اجرا کرده و می کند.



:: موضوعات مرتبط: اخبار و سیاست , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : دانشجو
تاریخ : دو شنبه 3 اسفند 1394
هاشمی رفسنجانی باید چنان سیلی به انگلیس بزند که همه را بر انگیزد
هاشمی رفسنجانی باید چنان سیلی به انگلیس بزند که همه را بر انگیزد

نماینده مردم تهران در نامه ای به هاشمی رفسنجانی، نسبت به تبعات سکوت در برابر حمایت انگلیس از نامزدهای تحت نام وی، هشدار داد.

احمد توکلی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در نامه ای به آیت الله هاشمی رفسنجانی نامزد انتخابات مجلس خبرگان رهبری، با یادآوری سوابق انقلابی وی و حمایت این روزهای انگلیس از لیست ائتلاف تحت نام او، خواستار اعلام موضع صریح در برابر این مساله و جلوگیری از مسائلی مانند فتنه ۸۸ شد.

متن نامه به این شرح است؛

بسم الله الرحمن الرحیم
برادر ارجمند حجه الاسلام والمسلمین جناب آقای هاشمی رفسنجانی
سلام علیکم

مانند گذشته به احترام سوابق دیرپای جنابعالی در نهضت اسلامی و انقلاب اسلامی مردم ایران و انتظاری که این سابقه زحمات، از شما بر می‌انگیزد این نامه را می نویسم. البته همین سوابق شما باید موجب شود که در نقد شما نیز نقادان شرط جوانمردی را مراعات کنند. موضوع این نوشته من دخالت انگلستان در انتخابات جاری است.

وقاحت انگلیس در دخالت آشکار انتخاباتی چنان تکان دهنده است که اگر همه نیروهای وطن دوست و شخصیت‌های نظام در برابر آن نایستند، دیر یا زود خانه سِدان برپا می‌شود و دیگ های پلو در سفارت انگلستان برای غرب‌زدگان، روشنفکرنمایان و عوامل ضد انقلاب که به سفارت پناهنده میشوند ویا کسانی که ناخواسته و نادانسته به این وادی خیانت کشیده شوند، بارگذاشته خواهد شد.

جناب آقای هاشمی رفسنجانی!
جنابعالی آن همه فداکاری و مبارزه پیش و پس از انقلاب را که خود در اکثر آنها حضور داشته‌اید، به خاطر دارید، و به جنایات انگلیس در ایران و تاثیر نفوذ این کشور در تخریب و انحراف مشروطیت و سقوط دولت ملی در قضیه نهضت ملی شدن صنعت نفت و کودتای ننگین ۲۸ مرداد واقفید. به همین دلیل خطر بزرگی که از این حیث انقلاب را تهدید می کند بر شما بیش از دیگران آشکار است. مدتی است که رهبری با جدیت خطر نفوذ را مکرراً تذکر می دهند. از جنابعالی زیبنده است که با ایشان همراهی فعال داشته باشید. زیرا در یک گردنه بسیار مهم، یکی از کثیف ترین و خبیث ترین دشمنان ملت، آشکارا در سیاسی ترین امر کشور که انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان باشد دخالت می کند. اینجا هاشمی رفسنجانی باید کسی باشد که چنان سیلی به چهره پلید انگلیس بزند که نه تنها همه انقلابیون را بر انگیزد، بلکه مردم شریفی را که ممکن است گرفتاری‌ها نگذارد در این امور وقت صرف کنند. نسبت به خطر بزرگی که کیان استقلال ملی را هدف گرفته است هوشیار نماید.

حقیقت دیگری که موضعگیری مستمر و قوی شما را در این امر خطیر ضروری می‌سازد اصرار و هشدار امام بود که مکرراً می‌فرمود اگر دشمن از کسی تعریف کرد فرد باید به خودش بنگرد که چه کرده است که چنین بلایی متوجه وی شده است. خود شما بارها به همین استناد به دسته بندی نیروهای داخلی پرداخته‌اید، حالا سخن از تعریف نیست، بلکه صریحاً از جنابعالی و فهرست انتخاباتی ذیربط پشتیبانی می‌کنند و از مردم ایران می‌خواهند که به افراد مشخصی رای بدهند و به افراد مشخص دیگری رای ندهند. اینجا پای دخالت آشکار یک دشمن دیرینه ایران در امور کشور در میان است، نه تعریف و تمجید یک رسانه دشمن از یک فرد، پاسخ درخوری می خواهد که شما را گرفتار اتهام نسازد.

مسلم است که دشمن می خواهد که همه ما نباشیم. قصد خیری نسبت به هیچ یک از انقلابیون از هر طرف ندارد.

یک هدف انگلستان و سایر مستکبران از اینگونه دخالت‌ها همین تشدید اختلاف داخلی است که به نظر می‌رسد تا اینجا کارش بی‌اثر نبوده است. به خاطر دارید که در سال ۸۸ تا وقتی غربی‌ها وارد ماجرا نشده بودند مسأله یک امر داخلی بود که با تمکین به قانون و مواجهه منطقی با رخدادها قابل حل می‌نمود ولی ورود دشمنان به عرضه و تجهیز نیروهای ضد انقلاب، تجمعات مردم گله‌مند و معترض را به تحرکات ضد امنیتی مبدل ساخت و آقای موسوی تحت تأثیر برخی نزدیکان، سابقه و تعهدات خویش را به فراموشی سپرد و به ستیز با قانون روی آورد و دست آشکار بیگانگان را در مدیریت و هدایت فتنه نادیده گرفت و آن همه آسیب جبران‌ناپذیر به وحدت و امنیت ملی و اقتصاد و حیثیت کشور در عرصه بین‌المللی وارد آورد. مقصود آن نیست که در این انتخابات چنان فتنه‌هایی قابل بر انگیختن است، بلکه برادرانه هشدار می‌دهم مسیری که می‌خواهند ما و شما را به آن بکشانند، آینده بهتری از مصیبت فتنه سال ۸۸ ندارد. شما سد این راه شوید.



:: موضوعات مرتبط: اخبار و سیاست , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : دانشجو
تاریخ : دو شنبه 3 اسفند 1394
انگلیس مجلسی می‌خواهد که حاج قاسم را در تهران زمین‌گیر کند

دیپلماسی نبود که آمریکا را به پای مذاکرات کشاند بلکه دست بلند و قدرت اسلام بود، اینکه خودشان می گویند 100هزار موشک حزب الله در حال اماده به سمت تلاویو است.

سردار نقدی در جمع بسیجیان ناحیه مقاومت شهید بهشتی:

انگلیس مجلسی می‌خواهد که حاج قاسم را در تهران زمین‌گیر کند / بازپس گیری یک میلیارد و ۷۰۰میلیون دلار از اموال بلوکه شده ایران طی عملیات موفق اطلاعات سپاه

دیپلماسی نبود که آمریکا را به پای مذاکرات کشاند بلکه دست بلند و قدرت اسلام بود، اینکه خودشان می گویند ۱۰۰هزار موشک حزب الله در حال اماده به سمت تلاویو است.

 سردار محمدرضا نقدی رئیس سازمان بسیج مستضعفین عصر امروز در جمع هیات عاشقان ولایت ناحیه بسیج شهید بهشتی در فرهنگسرای گلستان در سخنانی اظهار داشت: بعد از فتنه ۸۸ تعدادی از فتنه گران به امریکا نامه نوشتند و خواستار تحریم های شدید علیه ایران شدند تا مردم به خیابانها بریزند تا به نظام برای تسلیم شدن فشار بیاورند.

به گزارش فارس؛ نقدی با اشاره به سفر معاون خزانه داری امریکا به کشورهای مختلف در رابطه با ایران تصریح کرد: او کشور به کشور رفت و با رشوه به برخی کشورها خواست که ایران را تحریم کنند.

وی به بحث نفوذ اشاره و تصرح کرد: نفوذ اخرین بخت امریکاست و همان کار معاویه را می کنند زمانی که لشکر معاویه دید که در مقابل لشکر امام علی(ع) در حال شکست است و مالک اشتر به خیمه معاویه نزدیک شده است قران سرنیزه کردند و گفتند ما دوست هستیم و حاصل این فریب چندین سال بعد موجب شد که اسلام به دست یزید شرابدخوار بیفتد لذا در نفوذ دشمن نباید غفلت کنیم.

رئیس سازمان بسیج مستضعفین با اشاره به ماجرای آزادی جاسوسان دوتابعیتی تاکید کرد: بازپس گیری یک میلیارد و ۷۰۰میلیون دلار از اموال بلوکه شده ایران محصول عملیات موفق اطلاعات سپاه در دستگیری جیسون رضائیان بود و ما‌به‌ازای آزادی این جاسوس بود نه موضوع مذاکرات هسته ای.

نقدی ادامه داد: دیپلماسی نبود که آمریکا را به پای مذاکرات کشاند بلکه دست بلند و قدرت اسلام بود، اینکه خودشان می گویند ۱۰۰هزار موشک حزب الله در حال اماده به سمت تلاویو است.

وی با اشاره به نفوذ جریانی خاطرنشان کرد: نمونه بسترهای نفوذ جریانی این است که پیشرفت علمی را در گرو ارتباط با آمریکا بدانیم و آرامش خود را در صورتی بدانیم که دست از آرمانهایمان برداشته و به فلسطین، لبنان و عراق کمک نکنیم؛ آمریکا در نفوذ جریانی می خواهد فکر ما را عوض  کند.

رئیس سازمان بسیج مستضعفین با اشاره به وضعیت نابسامان فرهنگی در آمریکا بیان داشت: ۶۰ درصد کسانی که در آمریکا متولد می‌شوند به گفته خودشان از طریق نامشروع است.

وی ادامه داد: رئیس جمهور آمریکا خودش گفته که بعد از ۱۱ سپتامبر تا به امروز ۴۰۰ هزار نفر در آمریکا کشته شده‌اند؛ آنوقت می‌خواهند سبک زندگی خود را به ما القا کنند.

نقدی با اشاره به برخی مصادیق نفوذ فرهنگی اظهار داشت:۵ نفر از سردسته‌های گروهی را گرفتند که گروه مدلینگ بودند و کارشان این بود که به خانم ها پول می دادند تا آرایش و لباس خاصی بپوشند و به داخل خیابانها بیایند برای تغییر فرهنگ که دستگیر شدند.

رئیس سازمان بسیج مستضعفین به مضرات نزدیکی با آمریکا در گذشته اشاره و تصریح کرد: ارتباط گذشته ایران در زمان شاه، حاصلی جز فقر، بی‌سوادی، نبودن برق، آب سالم، بهداشت، جاده برای روستاها نداشت و نتیجه آن وابستگی بود.

وی با اشاره به تعامل امروز دولت با آمریکا نیز گفت: امروز نیز نتیجه دو سال و نیم تعامل با آمریکا موجب افت علمی، اقتصادی و اجتماعی کشور شده است.

رئیس سازمان بسیج مستضعفین تصریح کرد: ما پیروزی ها و موفقیت هایمان در مبارزه با آمریکا حاصل شده است نه تعامل با آن و اگر مجلسی با فکر تعامل با آمریکا روی کار بیاید ناکارامدی و افت کشور به کجا خواهد رسید؟

سردار نقدی تاکید کرد: انگلیس الان در انتخابات ما دخالت کرده و می گوید به چه کسانی رای ندهیم و به چه کسی رای دهیم. انگلیس به فکر تشکیل مجلسی است که از طریق آن بتواند قراردادهای استعماری نفتی با ایران امضا کند؛ مجلسی که مفت فروشی گاز ما را امضا کند؛ مجلسی که سردار قاسم سلیمانی را در تهران زمین‌گیر و حضور او و دفاع حرم حضرت زینب (س) را تعطیل کند.

 

گروه سیاسی _ رجانیوز



:: موضوعات مرتبط: اخبار و سیاست , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : دانشجو
تاریخ : دو شنبه 3 اسفند 1394
هاآرتص: پیروزی رژیم سوریه، پیروزی ایران هم محسوب می‌شود




:: موضوعات مرتبط: اخبار و سیاست , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : دانشجو
تاریخ : یک شنبه 2 اسفند 1394
بیانیه اخیر شورای امنیت درباره یمن





:: موضوعات مرتبط: اخبار و سیاست , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : دانشجو
تاریخ : یک شنبه 2 اسفند 1394
بشار اسد: به حمایت روسیه و ایران برای تکمیل پیروزی‌ها اعتماد دارم





:: موضوعات مرتبط: اخبار و سیاست , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : دانشجو
تاریخ : یک شنبه 2 اسفند 1394
درها براي ورود محموله هواپيماهاي آمريكايي به ايران باز شد
درها براي ورود محموله هواپيماهاي آمريكايي به ايران باز شد
 
 پس از ايرباس، بوئينگ نيز تلاش خود را براي همكاري با ايران آغاز كرده است. روزنامه آمريكايي «وال استريت ژورنال» در گزارشي نوشت: شركت هواپيماسازي «بوئينگ» آمريكا اعلام كرد براي آغاز مذاكرات با ايران مجوز لازم را از دولت خود دريافت كرده است؛ اقدامي كه درها را براي ورود نخستين محموله هواپيماهاي آمريكايي به جمهوري اسلامي از دهه 1970 تاكنون باز مي كند. ناوگان هوايي ايران يكي از قديمي ترين ناوگان‌ها در بخش هوانوردي جهاني است، زيرا در پي اعمال تحريم هاي غرب بازار داخلي اين كشور براي حدود 80 ميليون نفر جمعيت بسته مانده است. همسايگان اين كشور از جمله قطر، امارات متحده عربي و تركيه به سرعت موقعيت خود را در اين خصوص ارتقا داده‌اند و از فناوري‌هاي هوايي براي توسعه بخش هوانوردي تجاري خود بهره مند شده‌اند. ايران قصد دارد به سرعت خطوط هوايي خود را با هواپيماهاي جديد به روز كند؛ تا جايي كه مقامات اين صنعت پيش بيني كرده‌اند اين كشور مي تواند 300 تا 600 هواپيماي جديد به ناوگان خود اضافه كند. يكي از سخنگويان بوئينگ گفت: «مجوز دولت، به ما اجازه خواهد داد تا با خطوط هوايي ايراني وارد مذاكراتي شويم تا بتوانيم به نيازهاي واقعي در ناوگان آنها پي ببريم.» گروه «اس اي» شركت هواپيمايي «ايرباس» در ماه ژانويه براي فروش 127 فروند هواپيماي جديد با مقامات ايراني توافق نامه همكاري امضا كرد. در اوايل اين ماه (فوريه) شركت هواپيماسازي ايتاليايي- فرانسوي اي تي آر اعلام كرد براي فروش

20 فروند هواپيماي 600-72 و همچنين فروش
20 فروند هواپيماي ديگر با ايران قرارداد يك ميليارد يورويي امضا كرده است. اين شركت اروپايي در پي برداشته شدن تحريم هاي آمريكا عليه ايران، براي تامين حداكثر 40 فروند هواپيماي «توربوپراپ» با شركت هواپيمايي «ايران اير» قرارداد امضا كرده است. بوئينگ كه سال گذشته برخي لوازم يدكي هواپيمايي به ايران عرضه كرده بود، به دنبال راهكارهاي دولتي براي انعقاد قراردادهاي همكاري طولاني مدت در اين بازار شكننده است. سخنگوي بوئينگ گفت: «ما درك مي كنيم كه شرايط منطقه شكننده و پيچيده است و تغييرات بسياري را شاهد بوده است و ما از دستور كارهاي دولتي براي تجارت با ايران پيروي خواهيم كرد.» «جنرال الكتريك» ديگر شركت آمريكايي نيز به نقل از سخنگوي خود اعلام كرده است درخواست دريافت مجوز براي فروش موتور و ديگر قطعات را به شركت هاي هوايي ايراني ارائه كرده است، اما هنوز مجوز دولت را دريافت نكرده است.



:: موضوعات مرتبط: اخبار و سیاست , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : دانشجو
تاریخ : یک شنبه 2 اسفند 1394
آتش تركيه در منطقه
 

اظهارات اردوغان مبني بر اينكه حزب اتحاد دموكراتيك سوريه مسئول انفجار آنكارا است، بايد از جهاتي مورد تحليل قرار گيرد. اردوغان بايد به جاي فرافكني و انداختن توپ در زمين كساني كه هيچ گناهي ندارند باور كند اين مشكل را خودش بايد حل كند و به تروريست‌هاي دست پرورده خود بگويد كه حداقل به شهرهاي تركيه رحم كنند. آتشي كه داعشي ها با همراهي سعودي‌ها، تركيه و... در منطقه افروختند دامن خودشان را گرفته است. اين انفجارها توسط تروريست‌هايي است كه خود آنها پرورانده‌اند. تا جايي كه سابقه كردها نشان مي‌دهد حتي كردهاي تركيه آن‌قدر نجابت دارند كه نسبت به كشتار مردم عادي اقدام نكنند. اظهارات اردوغان فرار از مسئوليت و فرافكني و فرار به جلو است و او قصد دارد تا بلكه از اين طريق از زير بار مسئوليتي كه به عهده دارد و همچنين اين اتهام كه تروريست‌ها را حمايت كرده است، فرار كند اما در حقيقت بايد اذعان داشت سياست‌هاي تركيه در منطقه بازي با آتش و تقويت و آموزش به تروريست‌ها و در اختيار قرار دادن سلاح به آنها بود. امروز باعث تاسف است اين حوادث تلخ در تركيه رخ داده است. تركيه كشور اسلامي و همسايه ما بوده و ايران علاقه‌مند به امنيت پايدار پيوسته در تركيه است چرا كه اين امر در نهايت هم به نفع تركيه و هم همسايگان تركيه خواهد بود. اما استمرار سياست تقويت صهيونيست‌ها هميشه به عنوان خطر مي‌تواند تهديد‌كننده امنيت كشورهاي تقويت‌كننده تروريست‌ها باشد. در نتيجه بايد دانست در حال حاضر تركيه به نوعي جناحي از داعش را پوشش مي‌دهد و در جناح‌هاي ديگر عربستان و قطر حضور دارند. اين در حالي است كه دولت تركيه مدت‌هاست به دنبال بازسازي دولت عثماني است اما لازم است كه اردوغان بداند با اين‌گونه سياست‌هاي تنش‌زا نمي‌تواند تركيه را هدفمند و با ثبات هدايت كند. طرفداران بين‌المللي داعش بايد اين سطح از آگاهي را داشته باشند كه گروه‌هاي تروريستي هيچ قاعده و قانوني ندارند و از همين رو اين گروه حتي به هم‌پيمانش نيز رحم نمي‌كند، چه برسد به كشورهاي ديگر. بنابراين تركيه بايد هوشيار باشد كه اين‌گونه نقش‌آفريني‌ها تبعات سنگيني براي اردوغان به همراه خواهد داشت. از سوي ديگر گاهي در كمال تحير ديده مي‌شود كه برخي سياستمداران تركيه با حملات كور لفظي به ايران سعي مي‌كنند در فاز ديگري وارد فرافكني و در حقيقت فرار به جلو شوند. در اين خصوص نيز بايد اذعان داشت اكنون ديگر تمام كشورها مي‌دانند كه تركيه پشتيباني مالي و نظامي از تروريست‌ها كرده و روابط اقتصادي با آنها برقرار مي‌كند؛ زماني كه روس‌ها وارد معركه مبارزه جدي‌تر با داعش و بمباران مواضع داعش شدند تركيه به دنبال خودخواهي خود و همراهي با داعش هواپيماي روسيه را سرنگون كرد. از سوي ديگر نيز همه مي‌دانند كه جدي‌ترين فعاليت را در زمنيه مبارزه با تروريست‌ها مسئولان ايران داشته‌اند و بيشترين همراهي در جهت تقويت از تروريست‌ها برعهده تركيه بوده است و اين‌گونه فرافكني‌ها از بار گناه مسئولان تركيه كم نخواهد كرد.



:: موضوعات مرتبط: اخبار و سیاست , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : دانشجو
تاریخ : یک شنبه 2 اسفند 1394
با این استراتژی رمزگشایی گوشی شما 127 سال طول می‌کشد!

 

معمولاً این نکات ساده در نظر ما بسیار پیش‌پاافتاده‌تر از آن می‌رسد که حتی به آن فکر کنیم و در اغلب موارد شاید بی‌حوصلگی مانع از آن می‌شود که به رعایت برخی امور کم‌هزینه اما پرفایده بپردازیم. اما واقعیت این است که طبق محاسبات فعلی این استراتژی ساده کاری می‌کند که رمزگشایی گوشی هوشمند شما برای نهادی مانند FBI 127 سال یا حتی بیشتر به طول انجامد!
کد خبر: ۵۶۹۴۲۶
معمولاً این نکات ساده در نظر ما بسیار پیش‌پاافتاده‌تر از آن می‌رسد که حتی به آن فکر کنیم و در اغلب موارد شاید بی‌حوصلگی مانع از آن می‌شود که به رعایت برخی امور کم‌هزینه اما پرفایده بپردازیم. اما واقعیت این است که طبق محاسبات فعلی این استراتژی ساده کاری می‌کند که رمزگشایی گوشی هوشمند شما برای نهادی مانند FBI 127 سال یا حتی بیشتر به طول انجامد!

به گزارش «آی تابناک» در هفته گذشته اتفاقی رخ داد که تاکنون مباحث پیرامون آن در جریان است و تبدیل به یک موضوع حساس نزد افکار عمومی نه‌تنها در ایالات‌متحده بلکه در سرتاسر جهان شده است. «تیم کوک» مدیرعامل اپل سه‌شنبه هفته قبل طی نامه‌ای سرگشاده افکار عمومی را در جریان درخواست عجیب از سوی دولت آمریکا و اف بی آی برای تن دادن شرکت اپل به رمزگشایی دستگاه آیفون مربوط به حمله تروریستی «سن برنادینو» قرار داد. موضوعی که به گفته تیم کوک بسیار خطرناک است.

اکنون مدت‌ها است که شرکت‌های بزرگی نظیر اپل، گوگل، مایکروسافت و فیس‌بوک با دولت آمریکا بر سر رمزگشایی از دستگاه‌های هوشمند خود بحث و مجادله دارند و جنگی در این خصوص میان این شرکت‌ها و نهادهای امنیتی درگرفته است.

به شکل خلاصه آنچه اف بی آی از اپل می‌خواهد به این شرح است:

راه و روش اصلی برای ورود به یک دستگاه آیفون و شکستن قفل آن و درواقع آنچه اف بی آی از اپل در مورد ماجرای سن برنادینو می‌خواهد، این است که به‌سادگی همه گذرواژه‌های ممکن بر روی یک گوشی آزمایش شود تا به مورد درست رسید. این نوع رمزگشایی به Brute Force مشهور است. اما در این میان مشکلی وجود دارد و آن این‌که آیفون و بسیاری دیگر از گوشی‌های هوشمند بعد از چند بار حدس ناصحیح رمز گوشی، فرایند حدس زدن را کند می‌کنند. به عبارتی یک هکر می‌تواند 4 بار اقدام به حدس گذرواژه کند اما بعد از 4 بار حدس اشتباه برای واردکردن حدس بعدی باید یک دقیقه صبر کند. اگر به حدس‌های اشتباه خود ادامه دهد این زمان به 5 دقیقه افزایش پیدا می‌کند و به همین ترتیب 15 و نهایتاً 1 ساعت فرایند حدس زدن به تأخیر می‌افتد. در این میان حتی مکانیزمی وجود دارد که بر اساس آن دارنده اصلی گوشی می‌تواند بعد از 10 بار حدس اشتباه گذرواژه اقدام به پاک کردن تمامی داده‌ها و اطلاعات موجود بر روی گوشی به شکل خودکار کند!

با این استراتژی رمزگشایی گوشی شما 127 سال طول می‌کشد!

 

در اینجا است که اف بی آی از شرکت‌هایی نظیر اپل و مایکروسافت درخواست به‌کارگیری Backdoor در دستگاه‌های هوشمند را می‌کند. درواقع اف بی آی از اپل درخواست نرم‌افزار یا ابزاری را در آیفون می‌کند که هم فرایند به تأخیر انداختن حدس گذرواژه و هم مکانیزم پاک‌سازی داده‌ها برای حدس‌های اشتباه را از میان بردارد. به‌این‌ترتیب این نهاد قادر خواهد بود در کمترین زمان ممکن و با استفاده از سیستم‌های پیشرفته حدس گذرواژه به هر دستگاه هوشمندی نفوذ کند.

در حال حاضر بر اساس محاسبات و با در نظر گرفتن مکانیزم تأخیر در حدس گذرواژه، اف بی آی برای هر مورد حدس گذرواژه با رایانه‌های قدرتمند خود و محاسبات ریاضی مربوطه 80 میلی‌ثانیه زمان لازم دارد. این به معنی آن است که اف بی آی در هر ثانیه می‌تواند 12.5 گذرواژه را حدس بزند. درنتیجه حدس یک گذرواژه 6 رقمی تنها 22 ساعت زمان می‌برد.

اما با همین محاسبات ریاضی اضافه کردن 5 رقم دیگر به این شش رقم و رساندن گذرواژه با 11 رقم، هک گوشی هوشمند یا آیفون شما را تقریباً غیرممکن می‌سازد. البته این موضوع با در نظر آوردن تکنولوژی‌های محاسباتی فعلی است و ما فعلاً در مورد محاسبات کوانتوم صحبت نمی‌کنیم.

 

شاید برای شما هم جالب است که بدانید اضافه کردن گذرواژه‌ها چه تغییری در زمان رمزگشایی گوشی شما ایجاد می‌کند:

یک گذرواژه 7 رقمی در بالاترین حد 9.2 روز و به شکل میانگین 4.6 روز برای رمزگشایی زمان می‌برد.

یک گذرواژه 8 رقمی در بالاترین حد سه ماه و به شکل میانگین 46 روز برای رمزگشایی زمان می‌برد.

یک گذرواژه 9 رقمی در بالاترین حد 2.5 سال و به شکل میانگین 1.2 سال برای رمزگشایی زمان می‌برد.

یک گذرواژه 10 رقمی در بالاترین حد 25 سال و به شکل میانگین 12.6 سال برای رمزگشایی زمان می‌برد.

یک گذرواژه 11 رقمی در بالاترین حد 253 سال و به شکل میانگین 127 سال برای رمزگشایی زمان می‌برد.

یک گذرواژه 12 رقمی در بالاترین حد 2536 سال و به شکل میانگین 1268 سال برای رمزگشایی زمان می‌برد.

یک گذرواژه 13 رقمی در بالاترین حد 25367 سال و به شکل میانگین 12683 سال برای رمزگشایی زمان می‌برد.

 

شاید برخی بگویند که استفاده از حسگر اثرانگشت به آن شکلی که این روزها در گوشی‌های هوشمند مرسوم است بسیار مطمئن‌تر از استفاده از گذرواژه است. اما این موضوع به‌هیچ‌وجه صحیح نیست. اول‌ازهمه آنکه یک‌ نهاد دولتی به‌راحتی می‌تواند به اثرانگشت شما دسترسی پیدا کند و حتی هکرهای غیردولتی نیز می‌توانند به طریقی اثرانگشت شما را پیدا کنند.

در سال 2014 هکرها با استفاده از تصویر دست وزیر دفاع آلمان توانستند اثرانگشت وی را شبیه‌سازی کرده و وارد گوشی هوشمند وی شوند! اما استفاده از یک گذرواژه تنها با 11 رقم آن‌گونه که گفته شد رمزگشایی از گوشی شما را برای هر نهادی تقریباً غیرممکن می‌کند.

نکته پایانی در این است که همه آنچه تاکنون گفته شد با این پیش‌فرض است که شرکت‌هایی مانند اپل هنوز به مقاومت خود در برابر دولت آمریکا ادامه داده باشند و تاکنون هیچ Backdoor در آیفون و سایر گوشی‌های هوشمند وجود نداشته باشد. (نیویورک‌تایمز گزارش داده است که اپل درواقع از اف بی آی خواسته بود تا نرم‌افزار موردنیاز برای رمزگشایی را به شکلی مخفیانه اعلام کند اما اف بی آی این کار را علنی کرده و همین امر منجر به نوشتن نامه از سوی تیم کوکو شده است!)

شاید همه این جنجال‌هایی که این چندروزه به وجود آمده نوعی بازی با ذهن کاربران باشد که تصور کنند گوشی‌های آن‌ها امن است و پشت پرده موضوعات دیگری در جریان است. شاید هم این‌گونه نباشد. اما هر آنچه در بالا گفته شد با این پیش‌فرض است که هیچ حفره امنیتی عامدانه‌ای در هوشمند ما و شما پیدا نشده باشد



:: موضوعات مرتبط: اخبار و سیاست , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : دانشجو
تاریخ : یک شنبه 2 اسفند 1394
نگرانی روزنامه آمریکایی از فروش سوخو به ایران

روزنامه ی واشنگتن پست؛
نگرانی روزنامه آمریکایی از فروش سوخو به ایران؛
توافق هسته‌ای باید متوقف شود/ با ایران مقابله بمثل کنید
«...اگر دولت آمریکا با ایران مقابله مثل نکرده و جلوی توافق هسته‌ای را نگیرد آنگاه استراتژی ایران در انجام دادن هرچه که می‌خواهد موفق خواهد بود و آمریکا هم هیچ کاری نمی‌تواند بکند.»



:: موضوعات مرتبط: اخبار و سیاست , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : دانشجو
تاریخ : شنبه 1 اسفند 1394
د‌‌هقان با سوغات نظامي به خانه برگشت

 

سفر حسين د‌‌هقان ،وزير د‌‌فاع ايران به روسيه د‌‌ر زماني كه د‌‌رگيري‌ها برسر بحران سوريه به گفت‌وگوهاي سياسي منتهي شد‌‌ه‌است، اين سفر تحليل‌هاي مختلفي د‌‌ر پي د‌‌اشت. برخي آن را اد‌‌امه گفت‌وگوهاي سياسي ايران و روسيه د‌‌رباره سوريه مي‌د‌‌انستند‌‌. برخي د‌‌يگر نيز معتقد‌‌ بود‌‌ند‌‌ اين سفر بيشتر براي به پايان رساند‌‌ن انتظارها براي تحويل اس300 بود‌‌. حال بعد‌‌ از گذشت چند‌‌ روز و انتشار برخي جزييات آنگونه كه رسانه‌هاي غربي مد‌‌عي شد‌‌ند‌‌ مشخص شد‌‌ كه  تهران، مقام نظامي خود‌‌ را به كرملين فرستاد‌‌ه تا زمينه نوسازي صنايع نظامي خود‌‌ را بعد‌‌ از تحريم‌ها فراهم سازد‌‌.
  جزيياتي به نقل از رسانه‌هاي غربي
تابناك،  د‌‌ر گزارشي به نقل ازانستیتو واشنگتن، مي‌نويسد‌‌:«اين رسانه‌ آمريكايي به خرید‌‌های مهم ایران از روسیه که احتمالا د‌‌و طرف د‌‌ر حال نهایی کرد‌‌ن قرارد‌‌اد‌‌های آن هستند‌‌ به تاکید‌‌ رهبر انقلاب و پوتین بر تقویت همکاری‌های د‌‌فاعی و امنیتی اشاره و فهرست قرارد‌‌اد‌‌های احتمالی د‌‌و طرف و چرایی آن را رسانه اي كرد‌‌ه است.بنا به گزارش‌های موجود‌‌، ایران به خرید‌‌ تعد‌‌اد‌‌ زیاد‌‌ی جنگند‌‌ه چند‌‌منظوره فلانکر
 Su-30SME از روسیه نزد‌‌یک شد‌‌ه است. نهایی شد‌‌ن این قرارد‌‌اد‌‌ به توانایی روسیه د‌‌ر غلبه بر مخالفت‌های بین‌المللی با چنین قرارد‌‌اد‌‌ی و نیز کسب مجوز شورای امنیت منوط است. قرار است تعد‌‌اد‌‌ی از این جنگند‌‌ه‌ها به شکل ساخته شد‌‌ه وارد‌‌ ایران و تعد‌‌اد‌‌ی د‌‌یگر از آنها د‌‌ر تاسیسات هوایی ایران د‌‌ر نزد‌‌یکی اصفهان مونتاژ شود‌‌.مد‌‌ل د‌‌قیق فلانکرهایی که ایران از روسیه خرید‌‌اری خواهد‌‌ کرد‌‌ هنوز معلوم نشد‌‌ه است. مد‌‌ل د‌‌و نفره Su-30 می‌تواند‌‌ ترکیب قابل توجهی از تسلیحات هوا به هوا و هوا به زمین و از جمله موشک‌های
آر-77 که شبیه موشک آمریکایی امرام است و برد‌‌ آن از 90 کیلومتر فراتر می‌رود‌‌ و نیز موشک ضد‌‌ کشتی یاخونت با برد‌‌ 300کیلومتر را حمل کند‌‌. هنوز روشن نیست که آیا هواپیماهایی که احتمالا روسیه به ایران خواهد‌‌ فروخت به راد‌‌ار آرایه فازی پیشرفته و موتورهای جد‌‌ید‌‌ AL-31F مجهز خواهند‌‌ بود‌‌ یا خیر ولی سیستم اویونیک آنها کاملا روسی خواهد‌‌ بود‌‌ که شاید‌‌ بخش‌هایی از آن د‌‌ر ایران مونتاژ شود‌‌. بعد‌‌ از خرید‌‌اری این جنگند‌‌ه‌ها از روسیه، ایران احتمالا آنها را د‌‌ر 6پایگاه هوایی مستقر خواهد‌‌ کرد‌‌ و علاوه بر افزایش قابل توجه توان د‌‌فاع هوایی، رهگیری و ماموریت‌های ضربتی د‌‌وربرد‌‌ به نیروی هوایی ایران این توانایی د‌‌اد‌‌ه خواهد‌‌ شد‌‌ که با استفاد‌‌ه از سوخت‌گیری هوایی ماموریت‌هایی به مسافت پنج هزار کیلومتر را نیز انجام د‌‌هد‌‌.ایران از فقد‌‌ان هواپیماهای آموزشی پیشرفته نیز رنج می‌برد‌‌. به همین د‌‌لیل است که انتظار می‌رود‌‌ ایران تعد‌‌اد‌‌ محد‌‌ود‌‌ی هواپیمای یاک 130 نیز از روسیه بخرد‌‌ که از آن می‌توان د‌‌ر ماموریت‌های ضد‌‌تروریستی د‌‌ر منطقه نیز استفاد‌‌ه کرد‌‌. بیشتر هواپیماهای جنگند‌‌ه ایرانی قد‌‌یمي‌شد‌‌ه‌اند‌‌ و با وجود‌‌ برخی به‌روزرسانی‌ها د‌‌ر آن باید‌‌ جایگزین شوند‌‌. با این وجود‌‌ انتظار نمی‌رود‌‌ که ایران هواپیماهای قد‌‌یمي‌خود‌‌ را به سرعت بازنشسته کند‌‌.»
  نگراني رقيب مسكو
اين وضعيت و اد‌‌عاي خريد‌‌ نظامي ايران،آمريكا رقيب د‌‌يرينه روسيه را نگران كرد‌‌ه‌است.د‌‌ر همين راستا، ايسنا نوشت:«بنا بر اد‌‌عای سخنگوی وزارت امور خارجه، فروش جنگند‌‌ه‌های روسی سوخو بد‌‌ون مجوز از شورای امنیت سازمان ملل می‌تواند‌‌ نقض قطعنامه تسلیحاتی این شورا علیه ایران باشد‌‌.اين خبرگزاري به نقل از آسوشیتد‌‌پرس مي‌گويد‌‌:«مارک تونر، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا گفت: قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل فروش انواع مشخصی از تسلیحات جنگی را به ایران بد‌‌ون د‌‌ریافت مجوز از شورای امنیت و به صورت مرحله به مرحله منع می‌کند‌‌.تونر تأکید‌‌ کرد‌‌: همه اعضای شورای امنیت و به خصوص روسیه که د‌‌ر جریان مذاکرات هسته‌ای با ایران بود‌‌ه‌اند‌‌ باید‌‌ به این محد‌‌ود‌‌یت‌ها کاملاً توجه کنند‌‌.تونر همچنین گفت که قطعنامه شورای امنیت منع فروش جنگند‌‌ه‌های سوخو SM-30 به ایران را نیز شامل می‌شود‌‌.او اظهار کرد‌‌: اگر گزارش رسانه‌ها مبنی بر فروش این جنگند‌‌ه‌های روسی به ایران د‌‌رست باشد‌‌، ما د‌‌ر این‌باره به صورت د‌‌وجانبه با روسیه و د‌‌یگر کشورهای عضو شورای امنیت گفت‌وگو خواهیم کرد‌‌.»
  سهم پسابرجامي
به طور حتم د‌‌ر د‌‌وران پسا تحريم هر كد‌‌ام از اضلاع موثر د‌‌ر به نتيجه رسيد‌‌ن مذاكرات هسته‌اي به د‌‌نبال خواسته‌هاي خود‌‌ هستند‌‌، چين به د‌‌نبال نفت ايران،فرانسه به د‌‌نبال بازار خود‌‌رو و هواپيماي مسافربري و روسيه نيز به د‌‌نبال فروش سوخوهاي نظامي به ماست.شايد‌‌ با اين روند‌‌، د‌‌يگر اعتراض‌ها به خريد‌‌ هواپيما‌هاي مسافربري از ايرباس به پايان برسد‌‌. روزگاري به د‌‌ليل برخي بي تد‌‌بيري‌ها شاهد‌‌ مشكلاتي د‌‌ر مسائل جاري و برنامه‌هاي راهبرد‌‌ي كشور بود‌‌يم. اين قبيل مشكلات كه  تحريم‌ها به آن رنگ بيشتري زد‌‌ه بود‌‌، با تمام شد‌‌ن تحريم‌هاي مختلف د‌‌ر حال برطرف شد‌‌ن است. حال فرقي ند‌‌ارد‌‌ نوسازي ناوگان پوسيد‌‌ه مسافربري هوايي باشد‌‌ يا اينكه پاك كرد‌‌ن سايه سنگين c130هايي كه جان بسياري از عزيزان نظامي ايران را گرفت.

 



:: موضوعات مرتبط: اخبار و سیاست , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : دانشجو
تاریخ : شنبه 1 اسفند 1394
گفت وگو با دکتر فریدون عباسی درباره هزینه‌های سنگین برجام :

ما همه تخم‌مرغ‌های خود را در سبد کشورهای غربی می‌گذاریم که 36 سال با ما دشمنی کردند و همیشه در پروژه‌های براندازی شرکت کردند. اینها مسائلی است که اگر پای آنها دوباره به کشور باز شود، برای ما خسارت بیشتری به ارمغان می‌آورد. ما باید به کشورهای منطقه خود بیشتر توجه کنیم

گفت وگو با دکتر فریدون عباسی درباره هزینه‌های سنگین برجام :

مهمترین هزینه برجام یأس و ناامیدی دانشمندان بود/ در مذاکرات

تعطیلی راکتور اراک را پذیرفته بودند، برای ترساندن مردم گفتند

ممکن است چرنوبیل تکرار شود!/ همه تخم‌مرغ‌های خود را در سبد

کشورهای غربی می‌گذاریم که ۳۶ سال با ما دشمنی کردند

 

ما همه تخم‌مرغ‌های خود را در سبد کشورهای غربی می‌گذاریم که ۳۶ سال با ما دشمنی کردند و همیشه در پروژه‌های براندازی شرکت کردند. اینها مسائلی است که اگر پای آنها دوباره به کشور باز شود، برای ما خسارت بیشتری به ارمغان می‌آورد. ما باید به کشورهای منطقه خود بیشتر توجه کنیم

گروه سیاسی- رجانیوز: زمانی که رئیسجمهوری از برجامسازان و خانواده شهدای هستهای تجلیل میکرد، برخی با کنایه نوشتند که دکتر فریدون عباسی هم اگر در عملیات ترور موساد به شهادت میرسید، اکنون خانوادهاش مدال افتخار دریافت میکردند. اما او به جرم ادامه راه همکاران شهیدش با امواج ناسزا و بیتوجهی دولتیها روبهرو شده است. بعد از فرمایشات مقام معظم رهبری درباره هزینههای سنگنین برجام به گفتوگوی تفصیلی با دکتر فریدون عباسی در محل دانشکده فیزیک هستهای دانشگاه شهید بهشتی نشستیم که در ادامه میخوانید:

داستان برجام با همه فراز و نشیبهای خود به اتمام رسید و به قول معروف وارد پسابرجام شدیم. چشمانداز شما نسبت به کلیت صنعت هستهای ما با توجه به تعلیق هشت تا ۱۰ سالهای که اتفاق افتاده، چیست؟

بسمالله الرحمن الرحیم. فکر میکنم مکتوبات آن چیزی که در بحث برنامه جامع اقدام مشترک موسوم به برجام صحبت شده است، وجود دارد و در گذشته نقدهای لازم انجام شده است. بخصوص برنامههایی که در کمیسیون برجام در مجلس بود، چه اشکالاتی که مطرح شده بود و چه درباره محاسنی که داشت، در حضور نمایندگان بحث شده و تصمیم لازم به صورت اجماعی در کشور گرفته شده است. تمامکننده کار هم نامه رهبر معظم انقلاب به جناب آقای دکتر روحانی رئیسجمهوري محترم است که در آن بر بندهای مصوبه شورای عالی امنیت ملی و آن تأییدیه و شروطی که مجلس برای اجرای برجام گذاشته، تأکید شده است و نکاتی هم که شخص رهبر معظم انقلاب اضافه کردند. تقریباً میشود گفت یک نظر کلی در نظام داده شده و همگی باید ملزم باشیم که منویات رهبر معظم انقلاب اجرا شود.

یک کمیته نظارت بر برجام هم در کشور تشکیل شده است که خیلی با مجری تفاوتی ندارد، یعنی اکثر افرادي که اجرا را برعهده دارند، در کمیته نظارت هم حضور دارند. به هرحال یک ساز و کار نظارتی هم بر برجام دیده شده است. بهتر است به مرور زمان این پاسخ دربیاید. چون یک اختلاف سلیقههایی در اجرای برجام وجود دارد و مجری میخواهد خیلی زودتر از موعد کارها را به انجام برساند. همانطور که شاهد بودید، سعی کردند هرچه که تعهد ایران است را به انجام برسانند که آژانس بتواند برمبنای آن گزارش خود را به ۱+۵ بدهد و متعاقب آن بیانیه جدیدی که آقای ظریف و خانم موگرینی درباره بحث اجرایی شدن برجام خواندند که از امروز مطرح است. بهتر است خیلی روی مسائلی که راجع به رآکتور اراک یا میزان غنیسازی گفته میشود، بحث نکنیم.

الان ضروری میبینم که یک بازنگری در برنامه هستهای کشور صورت بگیرد، یعنی درباره نیازی که وزارت نیرو و برق هستهای اعلام میکند و بحث مصوبه مجلس که قبلاً ۲۰ هزار مگاوات را تصویب کرده است، بازنگری شود. در كل برنامه تولید برق در کشور، یعنی سهم هستهای در تولید برق کشور و مسائل جانبی که به کاربرد پرتوها در پزشکی و کشاورزی و صنعت برمیگردد، مشخص شود. باید دو مسیر تولید برق و انرژی و کاربرد پرتو در زندگی یک نقشه راه کلی در دانش و فناوری هستهای به ما بدهد.

باید به بحث تولید انرژی از طریق گداخت توجه شود و یک کار علمی و فنی و یک امکانسنجی و نیازسنجی خوب در کشور انجام شود تا جناحهای سیاسی و دولتهایی که در آینده روی کار میآیند، برای رأیآوری و تثبیت خودشان یا برای پیشبرد اندیشه یک طیف خاص وابسته به خود در جامعه از یک موضوع راهبردی ملی سوء استفاده نکنند. مناسب است که برای سایر موضوعات راهبردی و حیاتی کشور هم این کار صورت بگیرد تا ملعبه دست سیاسیون نشود. برخی در حوزههای سیاسی- حزبی یا مکاتب فکری خاصی کار میکنند که اینها میتوانند با سوار شدن بر موج نیازهای مردمی یا آن چیزهایی که مثل هستهای در جامعه مطرح میشود، در دورههایی با یکسری شعار در جامعه تأثیرگذار باشند. این شعار حال میخواهد کلید در دست باشد، یا شعار چرخش سانتریفیوژ.

 

اگر به این شکل میخواهند از موضوعهای راهبردی استفاده کنند، باید جلوگیری کنیم. اینها مسائل حیاتی کشور ما هستند و باعث اقتدار ملی ما در منطقه و جهان هستند. اینها نباید دستخوش سلیقههای شخصی و خواستههای گروهی افراد باشد. به نظر من، باید نیاز اصلی کشور بازنگری شود و به موضوعهای جدید رآکتوری و چیزهایی که کار کارشناسی درستی روی آن انجام نشده است، ورود پیدا کنیم. مناسب است که کمیسیون انرژی مجلس از وزارت نیرو بخواهد که نیاز برق هستهای مشخص شود و بر مبنای آن مصوبه تدوین و تصویب گردد.

 

آیا بهتر نیست در سطح بالاتری از مجلس پیگیری شود؟ یعنی مانند سندهای راهبردی که رهبر معظم انقلاب فرمودند؟

مجلس میتواند مطالبه سند راهبردی هم داشته باشد. یعنی مجلس جای خوبی است که تکلیف را مشخص کند. چون خیلی از مصوبات کشور در کمیسیونهای مختلف بحث میشود و حتماً باید مجلس قانع شود، محاسن و معایب هر طرح و لایحهای در آنجا مطرح و تصمیمات کلانی گرفته شود، نه اینکه بگوید من فلان فراکسیون هستم یا اصلاحطلب و کارگزارانی و اصولگرا و رهروان هستم و بر مبنای منافع حزبی و گروهی تصمیم بگیرد، این غلط است. ما باید منافع ملی و آینده و اقتدار کشور را در نظر بگیریم و بر مبنای آن صحبت کنیم.

به نظر میرسد الان فرصت خوبی است که خواسته شود. حالا اگر در جایگاه بالاتری از نظام خواسته شود، مثلاً بیت رهبری یا مجمع تشخیص این کار را انجام دهد، به هرحال باید تکلیف کشور را روشن کنیم. بر مبنای نیاز برق یا بر مبنای کاربرد پرتوها در نیاز زندگی مردم میزان سوخت ما معلوم میشود که چقدر سوخت میخواهیم، چه رآکتوری میخواهیم، چه نوع سوختی میخواهیم، غنیسازی میخواهیم یا خیر، آب سنگین میخواهیم یا خیر، این باید اصل موضوع باشد که براساس آن بدانیم چقدر سنگ معدن لازم دارد، چقدر از آن را در داخل داریم و چقدر را باید از خارج وارد کنیم و چقدر در آینده کیک زرد میخواهیم. یک برنامه ۳۰-۲۵ ساله برای این موضوع بریزیم و دیگر به آن دست نزنیم، یعنی وقتی این چارچوب مصوبه مجلس و هدف نظام شد، دیگر کسی از دولتهای آتی نتواند از آن استفاده ابزاري برای رأیآوری کند و نتواند چه به نفع موضوع و چه ضد آن صحبت کند. این نباید برای یک جناح سیاسی خاص رأیآور باشد. اینها مسائل راهبردی و حیاتی نظام ما است.

 

با توجه به اینکه ما الان در حال اجراییکردن برجام هستیم و یک سند محدودسازی برای ما در صنعت هستهای وجود دارد، چگونه میتوانیم با توجه به این مانعی که روبهروی ما است به اهدافی مثل ۱۹۰ هزار سویی که رهبر معظم انقلاب به آن اشاره کردند یا ۲۰ هزار مگاوات برقی که قبلاً در مجلس مطرح شده بود، برسیم؟

من میگویم درباره عدد خاصی درباره SWU یا واحد کار جداسازی که معروف به سو است، صحبت نکنیم. ما باید ببینیم نیاز کشور چیست و اگر نیاز کشور را مبنا قرار دهیم، آن را تأمین میکنیم، یعنی بالاخره ما به این غنیسازی نیاز داریم که در رآکتور استفاده کنیم، اصلاً باید ببینیم رآکتور ما چیست. آیا ۳۶۰ مگاوات دارخوین است یا هزار مگاوات بوشهر یا چیز دیگری. ما باید بر مبنای آن، میزان غنیسازی خودمان را مشخص کنیم.

الان ما چقدر برق میخواهیم؟ قرار است دو رآکتور با روسیه قرارداد ببندیم که الان مطرح است. در دوره ما این کار صورت گرفت و مذاکرات آن هم با روسها انجام شد که تعداد دو رآکتور را شروع کنند. الان دو سال و نیم معطل است و مدام میگویند که میخواهیم کلنگ بزنیم! کلنگ چه چیزی و با چه مشخصاتی میخواهند بزنند؟ کدام رآکتور؟ نسل چهار است؟ ۳plus است، بالاخره چیست؟ لااقل شفاف بگویند میخواهیم دو رآکتور با این مشخصات با روسیه قرارداد ببندیم. این را به دانشگاهها ارائه بدهند و آنها روی این طرح نظر بدهند، چون همه رآکتورها که هستهای نیست، بیش از ۹۰ درصد آن غیرهستهای است. پمپ، مولد بخار، فشارنده، توربین و ژنراتور هم وجود دارد. راجع به اینها باید صحبت شود.

 

زمانیکه مسئولیت برعهده شما بود، این امکانسنجی انجام نشده بود؟ چون گفتید در دوره خودتان با روسیه صحبت کردید. براساس چه نیازسنجی با روسیه مذاکره کردید؟

مبنای ما عدد ۱۰ هزار مگاوات بود. گفتیم ۱۰ هزار مگاوات میخواهیم و آن را باید براساس یک برنامه زمانبندی شده بسازیم. مثلاً اول یکی از آنها را به صورت کامل بسازیم. چون روسها نسبت به رآکتور بوشهر هم اعتراض داشتند و میگفتند اگر ما در ۱۵ سال گذشته مدیر بودیم، تصمیم نمیگرفتیم رآکتور آلمانی را به روسی تبدیل کنیم و از اول روسی میساختیم. ما همه گفتیم این فرصت را میدهیم. برای ما هم خوب بود که آنها کار ساخت رآکتور را شروع کنند و در ساخت رآکتور دوم درصدی مشارکت کنیم، چون ما زمان میخواستیم که شرکتها، متخصصان طراحی- مهندسی و ساخت و تولید کشور و برخی کارخانههای فولادی ما، خودشان را با استانداردهای هستهای تطبیق بدهند و بگویند چه تجهیزی را با چه کیفیت و استاندارد و چه هزینهای میسازند و این یک پکیج و بسته باشد که ما در مذاکرات شرکت کنیم و ۲۰ تا ۳۰ درصد یک رآکتور را بسازیم. رآکتور سوم را به ۵۰ درصد ساخت داخل برسانیم و تا یک اندازه معقولی خارجی و داخلی باشد، چون هیچ کشوری به تنهایی صد درصد رآکتور را تولید نمیکند و اجزای آن را به کشورهای مختلف میدهند.

 

پس نظر من این است که ما میتوانستیم روی عدد ۱۰ هزار مگاوات جلو برویم و این را برای سال ۱۴۱۰ سمتگیری کنیم، الان که در سال ۹۴ هستیم، بگوییم تا ۱۶ سال به این عدد میرسیم، یعنی آنچیزی که وزارت نیرو میخواهد. حالا ۲۰ هزار مگاوات مصوبه مجلس را تأخیر میاندازیم، چون برای سال ۱۴۰۴ تصویب شده است. از ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۴ صحبت آن بود، یعنی فرآیندی که باید در ۲۰ سال انجام شود، انتهای آن ۲۰ سال، ۱۴۰۴ میشود، ولی ۲۰ سال اگر از سال ۱۳۹۰ شروع شود، ۱۴۱۰ میشود. مبنای خودمان را ۹۰ بگذاریم و اتفاقاً دور هم نیستیم، چون اگر تا سال ۱۴۰۴ نگاه کنیم، ۱۰ سال داریم و چیزی هم کار نکردیم. فقط هزار مگاوات راهاندازی شده است. میشود گفت برنامه خاصی برای رآکتور بعدی اجرایی نشده و در بودجههای سالانه هم نیامده است. فکر میکنم اگر این بازنگری سریع انجام شود و متخصصان کشور نظر بدهند و یک مصوبه مجلس شود و مجلس به طور سالانه از دولت برنامه بودجه بخواهد، این انجام میشود.

 

هزینه زیرساخت به ازای هر هزار مگاوات برق چقدر است؟

هر هزار مگاوات با احتساب بازه پنج تا هفت ساله ساخت، شاید حدود پنج میلیارد دلار هزینه داشته باشد. اگر حداقل زمان یعنی پنج سال را در نظر بگیریم، سالی یک میلیارد دلار بودجه لازم دارد. البته قیمتها براساس تجهیزات مدرنی که استفاده میشود یا اینکه کدام کشور میسازد، فرق میکند. با چهار و نیم و چهار میلیارد دلار هم میتوان ساخت. بستگی به این دارد که بتوانیم چقدر از کار را بومیسازی کنیم. همه اینها را آبسورس کنیم و به بیرون بدهیم تا آنها بسازند یا خیر، در داخل کشور تجهیزاتی هم ساخته شود که هم اینجا ایجاد اشتغال شود و هم رشد فنی- مهندسی در ساخت و تولید انجام شود.

 

درباره اراک یک بحثی مطرح است که رهبر معظم انقلاب یک الزامی مبنی بر بستن قرارداد با طرف خارجی داشتند. دولتیها هم اعلام میکردند که ما دنبال این هستیم که چینیها یا کشورهای دیگر اراک را بازطراحی کنند. اما الان گفتند که ما میتوانیم خودمان انجام دهیم و فقط میخواهیم از امريكاییها و چینیها مشاوره بگیریم. اول میگفتند که ما خودمان میسازیم و خود آقای ظریف گفته بود این رآکتور موجود را حذف میکنیم، ولی امريكاییها آخرین تکنولوژی روز دنیا را به ما میدهند. تحلیل شما چیست؟

بیشتر این اظهار نظرها که در گفتار دوستان ما وجود دارد، تناقض دارد. تیم مذاکره کننده به خاطر اینکه یک موضوعی را پذیرفته بود در فشار بود، یعنی پذیرفته بود که رآکتور اراک را تعطیل کند و راه نیندازد. از این طرف هم میخواهد حفظ آبرو کند. برای حفظ آبرو یک رآکتور جایگزین معرفی کرده است. چرا؟ چون اگر نیاز ما این رآکتور جایگزین بود، از اول باید این طراحی را میداشتیم. اینکه صحبت میشود ماهیت این رآکتور آبسنگین است، بیشتر مصرف داخلی دارد، برای اینکه اذهان عمومی توجیه شوند، یعنی به گونهای عزت و آبروی ملی حفظ شود. دستشان درد نکند که این ملاحظه را داشتند تا مردم ناامید نشوند! ولی در اصل اینها در مذاکرات پذیرفتند رآکتور اتم به دلیل امکان تولید پلوتونیوم باید تعطیل شود. این دیکته امريكاییها در این قضیه بوده است. بقیه مسائل فرع است.

وقتی ما خودمان داشتیم رآکتور قدرت ۴۰ مگاوات ترمال را طراحی میکردیم و میساختیم و حتی برخی از تجهیزات آن را آماده میکردیم، دلیلی ندارد که ۲۰ مگاوات که توانش از آن پایینتر است و این امکان در مراکز علمی و دانشگاهها و سازمان انرژی اتمی ما وجود دارد که رآکتور توان پایینتر را با ایمنی بالا طراحی کنند و بسازند و اساساً مشارکت دادن کشورهای ۱+۵ با آن حالت نمایشی که یکی مشاوره میدهد، یکی تجهیزات و دیگری لیسانس میدهد غیرضروری بود و بیشتر شبیه به یک تئاتر و نمایش است. از نظر من، این چیزها لازم نبود. یک کشور میآید و تمام این کارها را انجام میدهد.

موضوع دوم بحث لیسانس است، یعنی داشتن لیسانس رآکتورسازی است. این را قبلاً هم گفتیم، مگر ما لیسانس اسلحهسازی داریم؟ لیسانس هواپیماسازی و موشکسازی داریم؟ لیسانس ماهوارهسازی هم نداریم. آن گواهی که ما باید برای شرکتهای مطرح خودمان داشته باشیم، نداریم. مثل شرکتهایی که میگویند وزارت نفت اینها را در حوزه نفت و گاز شریک میکند و اینها اجازه کار دارند و بقیه اجازه ندارند و نباید با آنها قرارداد بسته شود. در هستهای که ما را جایی راه نمیدهند! پس ما خودمان کار کردیم. مگر غنیسازی ما دارای لیسانس است؟ مگر نمونه رآکتور تهران را که میخواستیم بسازیم، گواهینامه ساخت رآکتور داشتیم یا کارخانه سوخت ما گواهینامه دارد؟ این بحث را بیشتر برای ترساندن مردم از رآکتور اراک مطرح کردند، یعنی گفتند این چرنوبیل میشود، در صورتیکه خالیبندی و دروغ بزرگ بود و چنین چیزی نبود. طرفهای مقابل هم به تعهدات خود در این زمینه عمل نکردند و میگویند ما قرارداد خود را با شرکتهای داخلی میبندیم. خوب است حرفهای قبلی را کنار همدیگر بگذارید.

بنده سر حرف خود ایستادهام. میگویم ما توانمندی داخلی داریم و ریسکهای آن را هم میپذیریم. من میدانم چرنوبیل نمیشود، ولی میدانم هیچکاری بدون ریسک نیست، یعنی به صراحت میگویم چرنوبیل نمیشود و دقیق هم حرف میزنم، ولی به مردم راست میگویم. میگویم ما سمند میسازیم، اشکال دارد. اینکه خودرو است و به وفور در دنیا وجود دارد. در تحریم هم میتوانستیم یک بنز بیاوریم و آن را کپی کنیم، ولی رآکتور را که نمیتوانیم به داخل بیاوریم و کپی کنیم. مطمئناً در آن یکسری اشکالاتی خواهیم داشت، ولی اشکالات در حد اینکه جامعه را بترسانیم و بگوییم چرنوبیل میشود نبود و دروغ و عدم صداقت اینها اینجا معلوم میشود که میگویند ما اگر بخواهیم قرارداد بب

:: موضوعات مرتبط: اخبار و سیاست , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : دانشجو
تاریخ : شنبه 1 اسفند 1394
آیت‌الله مصباح گفت لعن «رضاشاه» مقرّب است/ در ماجرای ۲۲ بهمن قم دودقیقه هم با ماصحبت نکردند

 تحریم ویزا بدترین تحریمی است که از اول انقلاب تا حالا داشته‌ایم که نه‌تنها پاسپورت ایرانی را ذلیل می‌کند، بلکه می‌گوید هر پاسپورتی که مهر ایران داخل آن خورده شود، ذلیل است. این هم روی اقتصاد کشور تأثیر منفی می‌گذارد، چون هیچ توریست و سرمایه‌گذاری وارد ایران نمی‌شود.

آیت‌الله مصباح، نشریه پرتو و ۲۲بهمن قم در گفتگوی رجانیوز با حجت‌الاسلام روانبخش:

    آیت‌الله مصباح گفت لعن «رضاشاه» مقرّب است/در ماجرای ۲۲بهمن قم دودقیقه هم با ماصحبت  نکردند/ آیت‌الله جوادی‌آملی نوشت امام خمینی شهر سیاست است و آیت‌الله خامنه‌ای باب آن

 
تحریم ویزا بدترین تحریمی است که از اول انقلاب تا حالا داشته‌ایم که نه‌تنها پاسپورت ایرانی را ذلیل می‌کند، بلکه می‌گوید هر پاسپورتی که مهر ایران داخل آن خورده شود، ذلیل است. این هم روی اقتصاد کشور تأثیر منفی می‌گذارد، چون هیچ توریست و سرمایه‌گذاری وارد ایران نمی‌شود.

گروه سیاسی-رجانیوز: حجت الاسلام والمسلمین قاسم روانبخش‌هم مثل بیشتر شاگردان آیت‌الله مصباح یزدی از فعالین سیاسی است. قدیمی‌ترها چهره دبیر سیاسی هفته‌نامه «پرتوسخن» که تحت نظرموسسه امام‌خمینی منتشر می‌شود را به عنوان استاد «طرح ولایت» و پای ثابت مناظره‌های جدی سیاسی دودهه اخیرمی‌شناسند.

حجت الاسلام روانبخش در گفتگویی با رجانیوز به شرح ناگفته هایی از رابطه استاد و شاگردی با آیت الله مصباح یزدی و آیت الله جوادی آملی، ماجراهای سیاسی دوران سیاه دوم خرداد و همچنین مباحثی جنجالی چون واقعه ۲۲ بهمن قم پرداخته است.

 آنچه را که در ادامه می‌خوانید مشروح مصاحبه حجت الاسلام و المسلمین قاسم روانبخش با رجانیوز است:

 

صحبت را با نشریه «پرتو سخن» شروع کنیم. شما سال‌هاست این هفته‌نامه را منتشر می‌کنید. در زمان اصلاحات خیلی رویکرد انتقادی داشت و خط مقدم بود. مقداری دراین‌باره توضیح دهید.

 

بسم‌الله الرحمن الرحیم. در سال ۷۷ با تعدادی از دوستان تصمیم گرفتیم یک نشریه تأسیس کنیم. خودمان خیلی کار مطبوعاتی نکرده بودیم، به ‌طوری که سال ۷۷ اولین مقاله سیاسی من در پرتو منتشر شد. رشته من فلسفه است، ولی در آن شرایط و به خاطر آن هجمه سنگینی که در دولت اصلاحات به ارزش‌های اسلامی، دین و نظام اسلامی شد، وظیفه خود دانستیم به عنوان سربازان جبهه فرهنگی مشغول به فعالیت شویم و نشریه را تأسیس کردیم. البته این کار با تشویق خود حضرت استاد آیت‌الله مصباح بود. ایشان فرمودند: «اگر من احساس کنم شما می‌توانید کار نشریه را انجام دهید، اگر خانه‌ام را بفروشم و کمک کنم نمی‌گذارم که زمین بخورید و کمک‌تان می‌کنم تا کار نشریه را شروع کنید». الحمدلله این کار شروع شد و من هم یکی از مؤسسین بودم.

 

در پنج شش ماه اول مسئولیتها خیلی تفکیک‌شده نبود و کم‌کم افراد خود را در این نشریه نشان دادند. حضرت آقا آن‌وقت یک جمله‌ای فرموده بودند قریب به این مضمون که راه امام روشن است و هرکسی می‌خواهد راه امام را برود این راه روشن است. ما ستونی را تحت همین عنوان تأسیس کردیم که مقالات آن را من می‌نوشتم و بعداً این ستون را یکی دیگر از دوستان برعهده گرفتند. دوستان به این جمع‌بندی رسیدند که من دبیر سیاسی باشم و تا الان هم دبیر سیاسی نشریه هستم.

منتهی می‌دانید ما دنبال این نبودیم که نشریه داشته باشیم، چون نشریه باید این‌طرف و آن‌طرف منابع مالی تأمین کند و سودآوری ندارد، ولی واقعآً هدف اصلی ما گسترش و دفاع از ارزش‌های اسلامی بود. قاعدتآً در طول این ۱۷ سال اگر یک نشریه می‌خواهد در میان افکار عمومی زنده و تازه بماند، این کار می‌خواهد و خیلی باید وقت گذاشت. هفته‌نامه‌های زیادی آمدند و رفتند و تمام شدند و یا از تازگی و طروات افتاده‌اند، ولی این نشریه از تازگی و طراوت نیفتاده است و هم‌چنان خواننده‌های خودش را دارد و رو به رشد است.

 

در طول این سال‌ها چندباراز پرتوسخن از شما شکایت‌ شد؟

در این ۱۷ سال یک‌بار در سال ۷۸ همان ابتدای کار از ما شکایت شد. جالب است پرتوسخن از سال ۷۷ تا بهمن ۷۸ به طور مرتب -یعنی هفتگی- منتشر نمی‌شد، گاهی سه هفته یک‌بار و گاهی ماهی یک بار. مجوز موردی می‌گرفتیم و تا هیئت نظارت بر مطبوعات مجوز اصلی بدهدطول کشید. بالاخره خبر مجوز اصلی آمد و گفتند می‌توانید شماره بزنید. ما هم شروع کرده بودیم و دو سه شماره منتشر کردیم، ولی هنوز از طرف وزارت ارشاد مجوز کتبی نیامده بود. وقتی مجوز وزارت به دست ما رسید که لغو امتیاز آن را اعلام کرده بودند!

 

تحصن در مسجد اعظم قم به خاطر کاریکاتور توهین آمیز علیه آیت‌الله مصباح

برای چه موضوعی؟

خیلی جالب بود. در جریان تحصن قم که مربوط به نابسامانی‌های وزارت ارشاد و توهین به ارزش‌ها بود در مسجد اعظم قم تحصن کرده بودند. ماجرای تحصن قم این بود که یکی از اصلاح‌طلبان بنام «نیک‌آهنگ کوثر» که الان فراری است، کاریکاتور بسیار توهین‌آمیزی ازز آیت‌الله مصباح در روزنامه آزاد کشیده بود. این کاریکاتور وقتی در قم دیده شد به شدت این شهر را ملتهب کرد و مراکز مختلف و روحانیون اعتراض کردند. یادم هست آن‌ شب درس اخلاق حضرت آیت‌الله مصباح در دفتر مقام معظم رهبری بود، جمعیت زیادی آمده بودند، بعضی سر درس گریه می‌کردند و بلند شدند و صحبت کردند که این چه وضعیتی است که حرمت هیچ‌کس را نگه نمی‌دارند. طلاب همان‌جا اعلام کردند به خاطر وضعیت آشفته فرهنگی کشور فردا صبح در مسجد اعظم تحصن می‌کنیم. همان طلابی که آنجا آمده بودند صبح به مسجد اعظم آمدند و متحصن شدند. ابتدا یک مسجد پر شد. مدیریت تحصن خود به خود بر عهده من گذاشته شد. به هرحال در شهر قم در راهپیمایی‌ها و جاهای حساس که هرکسی نمی‌تواند تریبون‌دار شود من مسئول بودم، تریبون دست من افتاد و من کاملاً کنترل می‌کردم. آقای رسایی را آنجا شناختم. شاید روز دوم بود که یک شیخی را می‌دیدم که می‌خواهد به تریبون نزدیک شود و حرف بزند.آن شیخ آقای رسایی بود که امروز در مجلس حضور دارد.

 

پیام آیت‌الله مشکینی از طرف رهبرانقلاب برای متحصنین

تحصن چند روز ادامه داشت؟

سه روز ادامه داشت. روز دوم جامعه محترم مدرسین به تحصن پیوست و حمایت کرد. حضرت آیت‌الله جوادی آملی آمدند و نماز خواندند. حضرت آیت‌الله مشکینی شب‌ها می‌آمدند و نماز می‌خواندند. آیت‌الله احمدی میانجی، آیت‌الله کعبی، آیت‌الله ممدوحی، مرحوم آیت‌الله دوانی و مرحوم استاد دشتی هم از سخنرانان بودند. غالب شخصیت‌های شاخص جامعه محترم مدرسین در این تحصن حضور داشتند. تحصن بسیار سنگین بود و مهم‌ترین شعار هم این بود: «ننگ ما ننگ ما وزیر فرهنگ ما» که وقتی می‌گفتند سقف مسجد می‌لرزید.

 بالاخره روز دوم گذشت و ستاد و کمیته‌ای برای تحصن تشکیل شد که کم‌کم در روز سوم به استان‌های دیگر سرایت کرد و بازار تهران و قم تعطیل شد و در اصفهان، تبریز، بابل، یزد، قزوین، اصفهان و جاهای مختلف کشور هم تحصن شد.

در روز دوم تحصن در قم شبستان‌های مسجد اعظم پر شد و شب آخر تمام صحن مسجد اعظم مملو از جمعیت شد. غلغله‌ای شده بود. چون ما نمی‌‌توانستیم این جمعیت را اداره کنیم و پول هم نداشتیم، از خود جمعیت پول جمع می‌کردیم. کیسه‌ای می‌گرداندیم و خود افراد پول می‌دادند و نان و سیب‌زمینی و تخم‌مرغی تهیه می‌شد. هیئت محبین قم آشپزخانه‌ای داشت که سیب‌زمینی و تخم‌مرغ می‌پختند که آن‌وقت اداره اطلاعات دولت اصلاحات آنجا را جوش داد!

شب سوم پیامی شفاهی از سوی مقام معظم رهبری رسید که حضرت آیت‌الله مشکینی تشریف آوردند و خواندند.

 

پیام چه بود؟

پیام آقا این بود که من پیام شما را دریافت کردم و نیت شما نیت پاکی است. مصلحت این است که به تحصن خاتمه دهید. نکته جالبی که وجود داشت این بود که وقتی آیت‌الله مشکینی نشستند، چون کل جمعیت به خاطر آن وضعیت روزه گرفته بودند منتظر بودند بعد از خواندن نماز توسط آیت‌الله مشکینی، افطار کنند. کسی فکر نمی‌کرد پیام آقا آمده. بچه‌ها گفتند حضرت آیت‌الله مشکینی پیامی از سوی آقا آوردند که ظاهراً خاتمه این جلسه است. حالا چگونه می‌توانیم این جمعیت را که این‌گونه پرشور حضور داشتند برگردانیم؟ رفتم خدمت آیت‌الله مشکینی و گفتم موضوع چیست؟ ایشان فرمودند من پیامی از آقا آوردم و باید بگویم. به ایشان گفتم اجازه می‌دهید من زمینه‌سازی کنم؟ جمعیت هم طوری شعار می‌داد که سقف می‌لرزید. آیت‌الله مشکینی کمی نگران شده بود. ایشان گفتند اگر می‌بینید نمی‌شود من می‌روم. گفتم: «چرا نمی‌شود؟ من زمینه را برای هر پیامی که شما بخوانید آماده می‌کنم.» ایشان فرمودند پس برو.

 اول چند شعار خوب دادم که بچه‌ها خالی شوند. بعد گفتم: «از طرف حضرت آقا، حضرت آیت‌الله مشکینی تشریف آوردند و از طرف ایشان پیامی دارند، ما نمی‌دانیم این پیام چیست، حتی اگر این باشد که هم‌اکنون اینجا را ترک کنیم، ما بدون اینکه تکبیر بگوییم، اینجا را ترک می‌کنیم. آنچه که برای ما مهم است پیام ولایت است.» بعد همه تکبیر گفتند. این صحبت را انجام دادم و زمینه آماده شد. شعار «رهبرا رهبرا از تو به یک اشاره از ما به سر دویدن» شروع شد و خود جمعیت هم خودجوش این شعار را سر می‌داد.

 

بعد از صحبتهای ایشان گفتیم حاج احمد پناهیان بیاید و روضه‌ای بخواند و بچه‌ها گریه کنند. بچه‌ها هم روزه بودند. حاج احمد هم که صدای خوبی دارد آمد و روضه مظلومیت حضرت امیرالمؤمنین(ع) را خواند. تقریباً یک‌ساعت و نیم بچه‌ها گریه کردند و سینه زدند و مراسم تمام شد. آیت‌الله مشکینی هم این‌طور صحبت کردند: «ای مالک اشترها برگردید، جان علی در خطر است.» شب قبل از آن هم نزدیک بیت رهبری از طرف کوه‌های اطراف دو سه خمپاره خورده بود که خبر آن در بعضی روزنامه‌ها آمد. اینکه گفتند «مالک‌اشترها برگردید جان علی در خطر است» جمعیت را خیلی متحول کرد.

 من هم گفتم بعد از فرمایش حضرت آقا دیگر حتی بدون اینکه تکبیر بگوییم به خانه‌های خود برمی‌گردیم. یک نکته‌ای وجود دارد که حضرت آیت‌الله مشکینی گفتند رئیس‌جمهور هم پیام داده که خواسته‌های خود را مکتوب بنویسید تا من دنبال کنم و گفته آن روزنامه متخلف آزاد را هم می‌بندیم و انتشار آن را متوقف خواهیم کرد. یعنی سه مطلب را گفتند. برای پیگیری این موضوع یک هیئت شامل آقای رسایی و سید عبدالحمید اشکوری و آقای ثقفی و دو نفر دیگر تشکیل شد که این موضوع را پیگیری کنند. بچه‌ها طوماری تهیه کردند که با احتساب امضاهای فیضیه که فردای آن روز انجام شد، حدود ۱۱ هزار امضا جمع شد.

 

وزارت ارشاد مهاجرانی پرتوسخن را به اتهام توهین به مرجعیت لغو مجوز کرد!

در باره بحث توقیف پرتوسخن هم توضیح دهید.

پس از سه روز خستگی به خانه رفتم و خوابیدم. اذان صبح بود که یکی از دوستان زنگ زد و گفت خبر داری پرتو دیشب لغو امتیاز شد؟ گفتم قرار بود روزنامه آزاد را ببندند، چرا پرتو را بستند؟ گفت نمی‌دانم ولی خبر لغو امتیاز پرتو منتشر شده است. من هم پرس‌و‌جو کردم و فهمیدم که پرتو به علت توهین به مرجعیت لغو امتیاز شده است!

 

راجع به چه مطلبی بود؟

یک مطلبی از نقل صحبت‌های آقای منتظری بود که آقای ابوترابی حرف‌های آقای منتظری را نقل کرده بود. بعد هم یک طرحی از ماهنامه صبح منتشر کرده بودیم. -چون بچه‌ها پول نداشتند، از ماهنامه صبح اجازه گرفته بودیم و طرح‌های قدیمی آنها را گاهی به عنوان طرح مقاله منتشر می‌کردیم- طرح هم مربوط به شخصی بود که ریش پروفسوری داشت و آمریکا داشت مغز او را مهر می‌زد، برای یک مقاله‌ای بود و کنار طرح آمده بود. بعد اینها گفتند این تصویر مربوط به آقای منتظری است.

 

 مهاجرانی به این بهانه، آن هم شبانه پرتو را لغو امتیاز کرد. پرتو چهار ماه لغو امتیاز شد. به دیوان عدالت اداری شکایت کردیم و بعد از چهار ماه تبرئه شدیم و دو باره به چرخه مطبوعات برگشتیم. ولی از آن‌وقت تا حالا فقط دو بار شکایت داشتیم. یک شکایت مربوط به یکی از روحانیون اصلاحاتی بود- چون در پرتو رسم نیست که اسمی برده شود- و نوشته بودیم یکی از اصلاح‌طلبان در مراسم عروسی پسرش روی سر عروس و داماد سکه می‌ریخت. این خبر را هم از سایر رسانه‌ها گرفته بودیم و نگفته بودیم چه کسی این کار را کرد. ایشان رفته و شکایت کرده بود که این خبر مربوط به من است. گفتیم اسم شما نیست. گفت چون در جاهای دیگر این را منتشر کرده اند، پس منظور شما من بوده‌ام. ولی فقط از پرتو شکایت کرده بود که طی پیگیری‌های که داشتیم حل شد.

مورد بعدی مربوط به مطلب آقای شیرازی بود که شهرداری مشهد در زمان اصلاحات و در پارک شهر یک جشن خنده گرفته بود و ما هم خبر آن را زدیم و شکایت کردند که این مطلبی که منتشر کردید به این شکل نبوده است. آن هم پیگیری نشد و ما هم جواب مطلبی را که گفته بودند این‌گونه نبوده، دادیم.

 

همین دومورد؟

بله، حضرت استاد مصباح به مدیرمسئول پرتو فرمودند که این زشت است برای پرتو شکایتی شود و گفتند مراقب باشید مطلبی که می‌نویسید مطلبی نباشد که بتوانند از نظر حقوقی ایراد بگیرند. با اینکه روزنامه‌نگار نبودیم ولی در طول ۱۷ سال خدا را شکر همین دو مورد شکایت را داشتیم. در موضوع لغو امتیاز هم که بحث سیاسی بود و تبرئه شدیم.

 

 الحمدلله یک نشریه انتقادی بودیم که در همه دولت‌ها از خاتمی گرفته تا احمدی‌نژاد و دولت فعلی مواردی که به نظر ما اشکال می‌رسید، نقد کردیم. از نقد فرهنگی و سیاسی گرفته تا سیاست خارجی و اقتصادی. از نظر حقوقی هم نتوانستند به پرتو گیر بدهند، با اینکه روی پرتو خیلی زوم جدی دارند، ولی از لحاظ حقوقی نمی‌توانند گیر حقوقی بدهند. برای اینکه پرتو منطق دارد، سند و استدلال دارد و با این منطق و استدلال کسی نمی‌تواند برخورد کند.

 

مردم رکود را سر سفره خود احساس می‌کنند

 

رویکرد دولت را در بحث‌های اقتصادی – معیشتی چگونه می‌بینید؟ نقاط ضعف و قوتش چیست؟چقدر در اجرای وعده‌ها موفق بوده؟

به جرات می‌شود گفت متأسفانه بیش از ۹۰ درصد وعده‌هایی که دولت در عرصه اقتصادی و حتی سیاسی داده  محقق نشده است. این هم چیزی نیست که من بگویم، مطلبی است که همه توده‌های مردم این را می‌دانند و احساس می‌کنند. طوری شده وعده‌ای که داده می‌شود کمتر کسی تحقق آن را باور می‌کند. از آن وعده بهبود صدروزه گرفته تا وعده‌های دیگری که تکرار می‌کنند. مثلاً خود رئیس‌جمهور وقتی می‌گوید از رکود عبور کردیم، چهار نفر از وزیرهای خودش نامه می‌نویسند که نه، از رکود عبور نکردیم و در رکود کامل هستیم و طرح ضد رکود می‌دهند. اگر از رکود عبور کردید پس چرا طرح می‌دهید؟!

 

آقای روحانی در انتخابات می‌گفت که به آمارهای دولت قبل توجه نکنید که اینها آمارسازی است، مردم باید آمارها را در سفره خود احساس کنند. دقیقاً همان حرف‌هایی که به دولت قبل می‌زد سر این دولت آمده است. الان مردم رکود را با تمام وجود سر سفره‌های خود احساس می‌کنند. وقتی شما به بازار می‌روید، کاسب‌ها واقعاً در رکود کامل هستند، بورس وضعش مشخص است و شاخص‌هایی که در یک اقتصاد پویا وجود دارد، متأسفانه این شاخص‌ها در اقتصاد ما وجود ندارد و در یکی دو سال اخیر وضعیت مرتب بدتر شده است. اینکه دولت ادعا می‌کند تورم را تا حدودی کنترل کرده شاید مقداری واقعیت داشته باشد، اما نه آن اندازه‌ای که تبلیغ می‌کنند. مثلاً بنزین از ۴۰۰ تومان به هزار تومان رسیده، ۶۰۰ تومان اضافه شده است، یا گازوییل هم افزایش قیمت داشته است.

وقتی می‌خواهند تورم را محاسبه کنند بعضی از کالاهای غیرضروری را هم برای به دست آوردن نرخ تورم محاسبه می‌شود، ولی این هم، حسن کار نیست. مسلماً این‌طور نیست که اگر دولت تورم را کنترل کند همه چیز حل می‌شود. هروقت هم دولت می‌خواهد حرفی بزند به این کنترل تورم افتخار می‌کند. این همان حرفی بود که آقای مهندس غرضی می‌زد. مهم‌ترین شعار آقای مهندس غرضی همین کاهش تورم بود. ولی شعار دولت فقط این نبوده، بلکه در عرصه‌های دیگر هم شعارهایی داشت. اقتصاددانان این را می‌دانند و همه هم متوجه هستند اگر فقط تورم را کاهش بدهیم، ممکن است حسن‌هایی داشته باشد، ولی از جهات دیگر اقتصاد را فلج می‌کند و منتهی به رکود می‌شود.

 

 دولت در بحث اقتصادی چندان موفقیتی نداشته است، متأسفانه نگاه دولت این بوده است که کلید حل اقتصاد در بیرون است. همان مطلبی که مقام معظم رهبری می‌فرمودند که «کلید حل مشکلات در ژنو و نیویورک نیست»، درست برعکس، اینها کلید حل مشکلات را آنجا می‌بینند. همه تلاش اینها در این دو سال و نیم این بوده که موضوع هسته‌ای را حل کنند و فکر می‌کردند اگر موضوع هسته‌ای حل شود، منجر به رفع تحریم‌ها می‌شود و همه‌چیز گل و بلبل خواهد شد.

خیلی‌ها هم تذکر دادند که شما همه تخم‌مرغ‌ها را در سبد سیاست خارجی گذاشته‌اید، آن‌هم فقط در بحث هسته‌ای. نتیجه آن بعد از دو سال و نیم چه شده است؟ ما با بسیاری از کشورهایی که در منطقه رابطه دوستی داشتیم، الان نداریم. حتی جیبوتی هم رابطه خود را با ما قطع می‌کند. بحرین، قطر، امارات و عربستان کشورهایی بودند کهدر قضایای اخیر اینطور جلوی ایران ایستادند.

در بحث کشورهای همسایه ، در هیچ زمانی این‌قدر روابط ما با کشورهای همسایه خراب نبوده که الان هست. حالا عربستان از آن طرف می‌گوید قطع کردیم و از این‌طرف می‌گویند قطع نکردیم. این‌قدر حالت انفعالی دارند! دیگر در منطقه کشور دیگری نمی‌ماند، عراق و افغانستان و سوریه که همیشه با ما رابطه دوستانه داشتند.

نکته بعد اینکه در بحث تحریم هم کار به جایی رسیده است که اگر ما در اوج تحریم یک‌میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه نفت را می‌فروختیم آن هم با ۱۲۰ دلار و ۱۳۰ دلار -هرچند آن دلار را هم با زحمت در می‌آوردیم- ولی خیلی پول‌دارتر از الان بودیم، ولی الان شما نفت را ۲۸ دلار می‌فروشید، هزینه استخراج هر بشکه هم ۱۲.۵ دلار است. برای هر بشکه نفت چقدر می‌ماند.

لذا به نظر من دولت در عرصه اقتصادی موفقیت چندانی نداشته است و مردم وعده‌ها را محقق شده نمی‌دانند، جز در بخش بهداشت و درمان که وزیر بهداشت الحمدلله خوب عمل کرده است، ولی در عرصه‌های دیگر مردم در سفره خودشان تحقق وعده‌ها را نمی‌بینند.

 

دستمان که خالی شد عربستان جری شد

به نظر شما موضوع برجام چه تأثیر منطقه‌ای و جهانی داشته است؟

دلواپسان قبلی که ما بودیم و با انواع تهمت‌ها و برچسب‌ها مواجه می‌شدیم، امروز می‌بینیم همان چیزهایی را که پی

:: موضوعات مرتبط: اخبار و سیاست , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : دانشجو
تاریخ : جمعه 30 بهمن 1394
روحانی سمبل دوگانه سازش ـ مقاومت است

مثلاً آقای نهاوندیان از دل اتاق بازرگانی می‌آید و رئیس دفتر رئیس‌جمهور می‌شود. وقتی یکی از تئوریسین‌های اقتصادی این دولت رئیس دفتر رئیس‌جمهور است، نباید از این دولت اقتصاد درون‌زا را انتظار داشته باشیم. نباید از این دولت انتظار داشته باشیم جلوی واردات را بگیرد که در محصولات‌مان خودکفا شویم.

گفتگوی تفصیلی رجانیوز با "مقداد همتی" مشاور وزیر سابق مسکن:

روحانی سمبل دوگانه سازش ـ مقاومت است/ بزرگترین واردکنندگان کالا تئوری اقتصادی دولت یازدهم را می‌نویسند/ بانک مسکن «مسکن مهرخوار» شده است/ در پروژه مسکن مهر هیچ مصالحی از خارج وارد نشد

مثلاً آقای نهاوندیان از دل اتاق بازرگانی می‌آید و رئیس دفتر رئیس‌جمهور می‌شود. وقتی یکی از تئوریسین‌های اقتصادی این دولت رئیس دفتر رئیس‌جمهور است، نباید از این دولت اقتصاد درون‌زا را انتظار داشته باشیم. نباید از این دولت انتظار داشته باشیم جلوی واردات را بگیرد که در محصولات‌مان خودکفا شویم.

گروه سیاسی - رجانیوز: مهندس "مقداد همتی" در دولت نهم و دهم مشاور وزیر مسکن بود. وی یکی از طراحان طرح مسکن مهر بوده و با ارائه این طرح به دولت نهم، شیرینی را به کام محرومین جامعه برگرداند. البته کار وی صرفاً با طراحی اولیه مسکن مهر به پایان نرسید و توانست با سمت مشاور وزیر راه و شهرسازی و نماینده تام الاختیار وزیر در طرح مسکن مهر خدمات شایسته‌ای به کشور ارائه کند. با مقداد همتی کاندیدای دوره دهم مجلس شورای اسلامی در باره مسکن مهر، مدیریت شهری، برجام و سازوکار ائتلاف اصولگریان به گفت‌وگو نشستیم. رجانیوز این گفت‌وگورا منتشر می‌کند:

 

ابتدا معرفی مختصری از خودتان داشته باشید و از نحوه ورودتان به عرصه‌های مدیریتی بفرمایید.

 

بسم الله الرحمن الرحیم. مقداد همتی هستم، متولد سال ۱۳۵۹ در شهر مقدس قم. در عرصه‌های حاکمیتی و اقتصادی از حوزه مسکن فعالیت می‌کردم. البته قبل از آن فعالیت‌های فرهنگی و سیاسی در دانشگاه داشتم و در دانشگاه علم و صنعت کارشناسی مهندسی عمران خواندم و کارشناسی ارشد  هم، همان مهندسی عمران گرایش برنامه‌ریزی حمل و نقل و مهندسی ترافیک بود. الان هم دانشجوی دکترای دانشگاه علم و صنعت مهندسی عمران گرایش برنامه‌ریزی حمل و نقل هستم. در دوران دانشجویی با تشکل‌های مختلف، از جمله بسیج دانشجویی، مجمع دانشجویان حزب‌الله، دفاتر فرهنگی دانشگاه‌ها فعالیت‌های خوبی داشتم. یادم می‌آید اولین نشریه صوتی کشور به نام نشریه «سکوت» را منتشر کردیم و در آن زمان که هنوز صحبت از بحث‌های اقتصادی و عدالت اجتماعی نبود با نشریه «خیزش» کاری از مجمع دانشجویان حزب‌الله این بحث را شروع کردیم. یک زمانی سردبیر و مدیر مسئول این نشریه و همین‌طور سردبیر نشریه صوتی «سکوت» بودم که مخصوصاً در بحث تحصن عده‌ای از نمایندگان صدا کرد و کار بسیار ویژه‌ای شد.

 

بعد از دوران دانشجویی با توجه به مشکلات اساسی که در حوزه اقتصاد کشور وجود داشت، وارد سیستم پژوهش‌های کاربردی در حوزه اقتصادی شدم. یکی از حوزه‌های اقتصادی که مشکلات بسیار زیادی داشت، بخش مسکن بود که از این حوزه وارد اقتصاد شدم.

 

دقیقاً از چه مقطعی و در چه بستری؟

 

در سال ۱۳۸۴ مرکز مطالعات تکنولوژی دانشگاه علم و صنعت را تأسیس کردیم.

 

یعنی بعد از ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد؟

 

نه مانده بود. زمان آقای خاتمی بود که ابتدای فعالیت آنجا بود. حوزه سیاست‌گذاری زمین و مسکن مرکز مطالعات در سال ۱۳۸۴ به‌طور رسمی شروع به فعالیت کرد. دوران طلایی بود. ما در آن زمان اصلاً کارشناس مسکن در کشور نداشتیم. عده‌ای از دوران قبل از انقلاب در دفتر برنامه‌ریزی اقتصاد کلان وزارت مسکن و شهرسازی کار می‌کردند که دیگر حرف‌های‌شان کهنه بود و راه علاجی برای حوزه مسکن نداشتند و سیاست‌های مختلف مثل سیاست اعطای زمین به مردم، سیاست‌های انبوه‌سازی و سیاست‌های تعاونی‌ها تجربه‌های کاملاً ناموفق و شکست‌خورده‌ای بودند. با توجه به نیاز یک میلیون و نیمی مسکن در کشور از سال ۱۳۸۴، شکاف بین عرضه و تقاضا داشت به طرز وحشتناکی افزایش می‌یافت و این تکلیف را احساس کردم که به حوزه مسکن وارد شوم و مرکز مطالعات تکنولوژی علم و صنعت تأسیس شد.

 

پژوهش‌های خوبی اعم از بررسی سیاست‌های مختلف کشور و مطالعات تطبیقی و بررسی سیاست‌های کشورهای مختلف در شرایط بحران آنها داشت. یکی از آسیب‌های ما در بررسی مطالعات تطبیقی با کشورهای دیگر این است که سیاست‌های‌مان را با وضعیت کنونی آنها مقایسه می‌کنیم، در حالی که باید سیاست‌های آنها را در دورانی که مثل ما بودند در دوره‌ای که شکاف سنگین عرضه و تقاضا داشتند، مثل بعد از جنگ جهانی دوم آلمان، ژاپن، چین، کره و... بررسی کرد که همین کار را انجام دادیم و نقاط عطف‌شان را در زمینه مسکن پیدا کردیم. در این گیر و دار آقای احمدی‌نژاد که هم‌دانشگاهی ما بود شهردار بود و بعد در انتخابات ریاست جمهوری رئیس‌جمهور شد. این هم خیلی کمک کرد که بتوانیم سیاست‌های‌مان را به‌طور کامل به دولت عرضه کنیم.

 

ایده اولیه مسکن مهر از این مرکز مطالعات بود؟

 

ایده اولیه و طراحی ابتدایی مسکن مهر با سیاست تأخیر فاز زمانی بین هزینه ساخت و هزینه زمین شروع شد و تا ساخت چهار میلیون واحد مسکونی شهری و روستایی ادامه یافت.

 

تحقق این ایده تا اجرا چقدر طول کشید؟

 

دو سال. در سال ۱۳۸۶ با توجه به یکی دو سیاست اشتباه وزارت مسکن و شهرسازی دولت نهم، افزایش شدید قیمت مسکن به وجود آمد، با اینکه ارتباط خوبی هم با دولت داشتیم، آقایان مجاب شدند از یک ایده جدید استفاده کنند. این ایده جدید هم به این شکل بود که قیمت تمام‌شده مسکن شامل دو مورد است: ۱) هزینه زمین و ۲) هزینه ساخت. گفتند بیاییم و این دو مورد را از هم جدا کنیم و هزینه زمین را برای مردم به حداقل ممکن برسانیم تا مردم بتوانند تمکن مالی داشته باشند که فقط در حد هزینه ساخت بدهند. هزینه ساخت هم دو قسمت شد. یکی وام بانکی و دیگری آورده مردم. یعنی هزینه تمام‌شده یک واحد مسکونی را کاملاً خرد کردیم که مردم با یک آورده ۵ میلیون تومانی در سال‌های ۱۳۸۷ و ۱۳۸۸ صاحب یک واحد ۷۵ تا ۸۰ متری می‌شدند که بعداً به خاطر تورم و شوک ارزی آورده مردم افزایش پیدا کرد و در کنار آن ما سیاست افزایش وام هم داشتیم. یعنی در ابتدای کار وام‌ها بین ۱۰ تا ۱۵ میلیون تومان بود، اما الان وام‌ها بعد از گذشت حدود نه سال بین ۲۵ تا ۳۰ میلیون تومان است.

 

مسکن مهر غیر از مسئله مسکنی بحث‌های فرهنگی را هم به دنبال دارد. شما که متخصص عمران بودید، بحث‌های فرهنگی را چگونه تدبیر کردید؟

 

در ابتدای کار، زاویه کاملاً اقتصادی بود. می‌گفتیم با انباشت تقاضا یعنی ۵/۱ میلیون کمبود واحد مسکونی روبه‌رو هستیم که سرپناه ندارند. با مردم که صحبت می‌کردید، حتی حاضر بودند در یک سوئیت ۲۰، ۳۰ متری هم که شده است بنشینند، اما در بحث‌های پیوست‌های فرهنگی موضوعات بیشتر مسجدمحوری بود.

 

اینها را به خود دولت محول کرده بودید؟

 

بله.

 

یعنی شما بخش اقتصادی قضیه را ارائه دادید؟

 

بله، مدل بحث اقتصادی آن در آمد. مدل‌اش وارد دولت شد و کمی تغییر کرد. یعنی آنچه که ما طراحی کردیم با آنچه که اجرا شد یک مقدار متفاوت بود. خیلی پیشرفته‌تر طراحی کرده بودیم، ولی وقتی در بوروکراسی شدید و ممانعت‌های بسیار جدی که در دولت وجود داشت آمد، کار به‌سختی پیش می‌رفت و از طرح اولیه یک‌مقدار زده می‌شد. البته این را هم بگویم برای اجرای طرح مسکن مهر از برهه‌ای وارد دولت هم شدم، یعنی از سال ۱۳۸۶ با رایزنی‌های زیادی که کردم، عضو شورای عالی مسکن شدم و تقریباً دبیری شورای عالی مسکن را برای مصوبات اجرایی، تأمین منابع مالی، تأمین زمین و زیرساخت‌های اولیه طی کردم. تقریباً می‌شود گفت مسکن مهر از ابتدای دولت دهم روی ریل ثابتی برای کار افتاد. تا قبل از دولت دهم، یعنی فاصله ۱۳۸۶ تا ۱۳۸۸ بیشتر حول محور تأمین زمین، منابع مالی و زیرساخت‌های اولیه از جمله آب، برق و گاز می‌گشت و تمام همّ و غمّ هیئت دولت هم این بود که این را به سرانجامی برساند و کار سریعاً شروع شود که به انباشت تقاضایی که وجود داشت پاسخ داده شود.

 

دقیقاً از چه زمانی مسئول بخش مسکن شدید؟

 

قبل از دولت دهم دبیر شورای عالی مسکن بودم که می‌شود گفت تقریباً تمام مصوبات هیئت دولت و کارگروه زمین و مسکن و مصوبات شورای عالی مسکن را نوشتم، یعنی نگارش مصوبات هیئت دولت با من بود. آماده‌اش می‌کردیم، به هیئت دولت می‌رفت و توسط معاون اول وقت، آقای داودی ابلاغ می‌شد. یعنی برای تنظیم صورت‌جلسات و مصوبات هیئت دولت، جلسات منظم هفتگی با حضور آقای احمدی‌نژاد در شورای عالی مسکن داشتیم. از سال ۱۳۸۸ که دیگر تمام کارهای نرم‌افزاری مسکن مهر درآمد، منابع و زمین‌های‌اش مشخص شد، وارد حوزه اجرا شدم و در آنجا به عنوان مشاور وزیر و نماینده تام‌الاختیار آقای مهندس نیکزاد در مسکن مهر، به‌ویژه کلان‌شهرها به وزارت راه و شهرسازی رفتم و کار اجرایی را در آنجا شروع کردم.

 

رشد صنایع مربوط به ساختمان‌سازی را چگونه دیدید؟ ممکن بود مسکن مهر دچار کمبودهایی می‌شد...

 

با محاسباتی که کرده بودیم و واقعاً در شورای عالی مسکن با حضور حدود هشت نه وزیری که درگیر این بحث می‌شدند، جمع‌بندی این بود که تمام مصالح ساختمانی در حوزه ساخت مسکن داریم. یعنی در آن موقع حدود ۶۴ میلیون تن تولید سیمان داشتیم. فولاد، صنایع کاشی و سرامیک‌مان خیلی خوب بود. به جرئت می‌توانم بگویم در طول ساخت مسکن مهر هیچ مصالحی از خارج وارد نشد. تکنولوژی ساخت وارد شد، یعنی صنعت‌سازی ما از ۲ درصد ابتدای دولت نهم به ۲۵ درصد ساخت و سازهای صنعتی در اواخر دولت دهم رسید. تکنولوژی ساخت وارد شد، ولی تمام مصالح آن در کشور تولید می‌شد. تمام منابع انسانی مثل کارگر، تکنسین، کارگر ماهر، مهندس و طراح همه بومی بودند. غیر از پروژه کوزو که شرکت ترکیه‌ای حدود ۵۰ هزار واحد از ۴ میلیون واحد را برای ما اجرا کرد، نه از شرکت خارجی و نه از مصالح خارجی برای ساخت و ساز استفاده نکردیم. آن‌قدر ظرفیت انباشته داشتند که تمام ظرفیت‌های تولید مصالح، از جمله تأسیسات را فعال کردند.یعنی رشد مثبتی در زمینه‌های مختلف اقتصادی مرتبط با مسکن داشتیم که روی کل اقتصاد تأثیر می‌گذارد.

 

به حوزه مسکن می‌گویند لکوموتیو اقتصادی. وقتی یک مسکن ساخته می‌شود، زمین و مصالح می‌خواهد. مصالح آن کاشی، سرامیک، فولاد، سیمان و... هستند. یعنی مجموعه بزرگی از صنایع پیشین را به دنبال خود می‌کشد و وقتی یک واحد ساخته شد، صنایع پسین آن مثل لوازم خانگی، گاز، یخچال، تلویزیون، پرده، فرش و... را هم فعال می‌کند. حدود ۳۰۰ رشته صنعتی با بخش مسکن فعال شد و حتی در بحث اشتغال‌زایی برای هر ۱۰۰ مترمربع در هر سال حدود دو شغل مستقیم و غیرمستقیم ایجاد می‌شد. یعنی حجم عظیمی از اشتغال را هم این چهار میلیون واحد مسکونی ایجاد کرد. البته در کیفیت این انبوه‌سازی‌ها اشکالاتی وجود داشت و در بعضی از موارد در حدی بود که فرد نمی‌توانست از آن مسکن استفاده صحیح کند.

 

در اینجا دو بحث وجود دارد. یکی اینکه باید متوسط ساخت را در نظر بگیریم. با توجه به بررسی مراجع معتبر علمی متوسط کیفیت ساخت و ساز در کشور در مسکن مهر یک پله بالاتر از ساخت و ساز در کل کشور بود. دوم اینکه به نظر شما چند درصد از مسکن‌های مهر دچار مشکل شده‌اند؟ آنچه که ساخته می‌شود دیده نمی‌شود، ولی آنچه که خراب می‌شود دیده می‌شود. ۴ میلیون واحد مسکن شهری و روستایی ساخته شده‌اند. عدد کمی نیست.

 

دو و نیم میلیون شهری و یک و نیم میلیون مسکن روستایی ساخته شده‌اند. در بزرگ‌ترین پروژه عمرانی کشور در طول تاریخ فعالیت‌های عمرانی کشور یعنی چهار و نیم میلیون واحد مسکونی با این سطح گستردگی با فقط ۵۰ هزار میلیارد تومان منابع بانکی که اگر آورده‌های مردم را هم با آن جمع کنیم، این طرح حدود ۸۰ هزار میلیارد تومان turn over مالی داشته است. حالا در نظر بگیرید یک درصد اشتباه داشته و کیفیت نداشته است. یک در صد در این حجم عظیم قابل قبول است. یک درصد یعنی ۴ هزار واحد بی‌کیفیت. این میزان عدم کیفیت در یک پروژه به این عظمت قابل قبول است. شما سد می‌سازید و صد در صدش خراب می‌شود. وقتی ۴ هزار واحد می‌سازید و یک بلوک ده واحدی آن خراب می‌شود، رقم بالایی است، ولی وقتی ۴ میلیون واحد می‌شود، این میزان واحد خراب قابل قبول و پِرت پروژه است. شرکت کوزو یک شرکت معتبر ترکیه‌ای است که ۱۵ هزار واحد مثلاً در پرند ساخته است. اگر یک بلوک ۱۰۰ واحدی دچار مشکل شود، این مشکل خیلی برجسته دیده می‌شود. در حالی که ما ۴ میلیون مسکن ساخته‌ایم و حق بدهید ۴ هزار دستگاه آن هم خراب از کار در آمده باشد. ۴ هزار دستگاه عدد کمی نیست، ولی در مقابل حجم انبوه پروژه عدد زیادی نیست.

 

بحث دیگری را هم که

:: موضوعات مرتبط: اخبار و سیاست , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : دانشجو
تاریخ : جمعه 30 بهمن 1394